فرقه یا کمون (Kommune) فریدیس هوف (Friedrichs hof)

فرقه یا کمون (Kommune) فریدیس هوف (Friedrichs hof) كه به سازمان (Aktionsanalytische) مشهور بود با علامت اختصاري (AAO) كه بعدها اين علامت اختصاري به (AA) تغيير پيدا نمود. اين فرقه به سال (1970) توسط اتو موهیل (Otto Muehl) بر اساس نظریات فروید بنیان گذاشته شد. این فرقه تشکیل شده بود از 30 تن از جوانان انقلابی آلمان و اتریش که تصمیم گرفتند از جامعه جدا شوند و جامعه آرمانی خود را به وجود آورند. در سال 1972 این فرقه در منطقه ای جنگلی به نام فریدیس هوف به سال (1972) کمون خود را تشکیل دادند در حالی که جمعیت آنان به 300 تن رسیده بود. اتوموهیل با مشورت برخی از اعضاء گروه ، مانیفست کلنی خود را ، به سال (1973) تدوین كرد ، که تلفیقی بود از مارکسیسم ، آنتی ماتریالسیم ، نظریات فروید ، آزادی‌های مطلق جنسی. افرادی که به کلنی ملحق شده بودند از جامعه ، شغل ، پدر و مادر ، خانواده و آینده ای که در انتظارشان بود دست کشیدند و خود را با تمامی امکانات مالی به کمون سپردند. کمونی که به رهبری اتو موهيل اداره می‌شد. کلنی قوانین را زیر سوال می‌برد. از هیراریکی‌های اجتماعی متنفر بود و آنها را مانع رشد بشر می‌دانست. کلنی خانواده و قوانین خانواده را ناشی از قوانین جامعه انسانی بر مبنای مالکیت خصوصی می‌دانست و قصد نفی خانواده را کرد. در کلنی هیچکس پولدار و هیچکس فقیر نبود. همه اعضا همه چیز داشتند و یا همه با هم نداشتند. اعضاء همه چیز را با هم قسمت می‌کردند منجمله خودشان را. کلنی قوانین اجتماعی را نقض می‌کرد . سکسوالیته آزاد بود ، هیچکس مالک کس دیگری نبود و هر کسی باید با هرکس که دلش می خواست همبستر شود. در کلنی کار زیادی وجود نداشت. چند ساعت به سبزی کاری و آشپزی می‌گذشت و بقه ساعات به ترکیبی از سکس ، رقص و موسیقی سپری می‌شد. هیچ زن و مردی حق نداشتند در طول یک روز دومرتبه با هم سکس داشته باشند چون امکان داشتن رابطه پایدار پدید می‌آمد. نسبت زن به مرد در کلونی برابر بود و سکس گروهی هم بسیار رواج داشت. همه این موارد مانیفست شامل اعضا گروه می‌شد ولی شامل رهبر گروه که تقریبا 30 سال از کلیه اعضاء بزرگتر بود نمی‌شد. اتو موهیل رهبری اقتدار گرا و کاریزماتیک بود. او معتقد بود سکس باید آسان و براحتی قابل دسترس باشد ، وی معتقد بود خانواده از پیشرفت‌های انسانی جلوگیری می‌کند و موجب حسادت و جنایت می‌شود. برای تخلیه غرایض انسانی آنها هر شب جلساتی داشتند که در آن کاملا برهنه بودند برای تخلیه خشم ، غضب ، حسادت و دیگر غرایض انسانی همه اعضاء در این جلسات با یکدیگر همکاری خوبی را نسبت به هم نشان می‌دادند. این گروه تنها گروهی بود که سکس آزاد را امتحان می‌کرد ، در اصل سکس آزاد تنها تئوری سیاسی این گروه بود و به معنای نفی مالکیت خصوصی محسوب می‌شد. داشتن رابطه جنسی آن‌ هم چندین بار در روز با افراد مختلف اجباری بود. از همه مهمتر اینکه عشق از میان برداشته شده بود و عمل جنسی از سکس کردن آنها یک عمل مکانیکی ساخته بود. آنها از لمس عاطفی و نگاه احساسی و هر آنچه که باعث به وجود آمدن عاطفه می‌شد اجتناب می‌ورزیدند. شعار آنها این بود سکس برای سکس نه برای عشق. بیماری های مقاربتی در میان افراد کلونی شایع شد. سوزاک ، سفلیس ، هرپسو هپاتیت و هر بیماری که در اثر شلختگی جنسی امکانش بود در میان مردم کلونی شایع شد. این مسئله ترسی را هم در اجتماع بیرون به وجود آورد و شایعات گسترده‌ای را نیز دامن زد. کلونی بیش از پیش درهای خود را به روی اجتماع بست و بعد از مدتی کلیه راه های تماس خود را با اجتماع قطع کرد. قرار این بود این اجتماع با قوانین اجتماعی مقابله کند و قدرت را نفی نماید ، اما شکل جدیدی از هیراریکی در کمون به وجود آمد. کلونی اکنون حدود 600 نفر ساکن داشت ، ساکنان شماره گذاری شدند. از یک تا ششصد و اتو شماره یک بود. زنان سعی می‌کردند محبوب اتو باشند و در زمره زنانی که اتو با آنان همخوابه می‌شد قرار گیرند ، هیچ کس بجز اتو حق این را نداشت که تقاضای همخوابگی از کسی را رد کند. اتو به خاطر نفوذی که در افکار فرقه خود داشت محبوب بود . هر جا می‌رفت همیشه 20 الی 30 نفر با او بودند. زنان مایل بودند بیشتر با اتو همخواب شوند که از این طریق به راس هیراریکی نزدیک تر شوند و محبوبیت بیشتری پیدا کنند. مردان نیز سعی می‌کردند بیشتر با زنان بالای هرم همخواب شوند تا از قدرت بیشتری برخوردار شوند. به این ترتیب فرقه‌ای که در صدد بود ، قوانین اجتماعی را برهم ریزد ، قوانینی به مراتب وحشتناکتر ایجاد کرد. مخلوطی از سکس و قدرت ، شکل هیرارکی جدید در کلونی فریديس هوف را تشکیل داد. اتو تصمیم به تولید فرهنگ جنسی گرفت. او عقاید خود را به زنان همبسرش می‌آموخت و این زنان به مردان دیگر انتقال می‌دادند. و این آموزه ها از راس هرم به پایین هرم به عنوان فرهنگ جنسی خوب انتقال پیدا می‌کرد. در این جامعه سالیانه 20 کودک به دنیا می‌آمد. این کودکان که محصول سکس اشتراکی بودند کودکان کمون نام گرفتند. تعدادی از افراد کلونی به جامعه فرستاده شدند تا برای کلونی کار کنند و پول به دست آورند ، افراد عضو کلونی تحصیل‌کرده و اینتل‌کتوال اجتماع بودند. افرادی باهوش و دارای روابط اجتماعی بالا که در مدت کوتاهی پول زیاد و موقعیت اجتماعی مناسبی را برای خود دسته و پا نمودند و پولهای زیادی را به سمت کلونی سرازیر کردند. این افراد آخر هر هفته به کلونی می آمدند و مورد استقبال گروه قرار می‌گرفتند و بلافاصله آنها به مراتب بالای هرم دست پیدا کردند. کمون به خرید و باسازی پرداخت ، خانه هایی لوکس با استاندارد های نوین ساخته شد. در سراسر اروپا دارای سهام ، املاک و سرمایه گردیدند. همه آنچه افراد کمون به عنوان لوکس و متریالیسم جامعه سرمایه داری و استثمار انسان می‌شناختند اكنون خریداری و مورد استفاده قرار مي‌گرفت. اتوموهیل در صدر این استفاده‌ها قرار داشت. مشروب و مواد مخدر در کلونی به وفور یافت می‌شد. کارها در کلونی تقسیم شده بود ، اما اتو خانه دار مخصوص به خود را داشت که از خانه او نگه داری می‌کرد و به هوا و هوس‌های او رسیدگی می‌نمود و لیست همخوابگی‌های وی را به روز می‌کرد. کودکان کمون حالا 13 ساله شده بودند و به اجبار باید سکس داشته باشند و بزرگسالان برای سکس با کودکان در لیست انتظار ثبت نام می‌کردند و هر کودک روزانه با 6 بزرگسال سکس می‌کرد. اولین تجربه جنسی کودکان دختر از آن اتو بود ، برای کودکان دختر ضروری بود که اولین تجربه جنسی خود را با اتو داشته باشند. اتو در این زمان بیش از 60 سال داشت. اتو از همخوابگی با زنان 35 ساله امتناع می‌کرد و آنها را پیر می‌خواند. دیکتاتوری اتو در کلونی و تجاوز به کودکان باعث شد برخی گروه را ترک کنند. اتو در سال 1991 دستگیر شد. او به دلیل سوء استفاده از قدرت ، توزیع و مصرف مواد مخدر ، سوء استفاده جنسی و تجاوز به کودکان به 7 سال زندان محکوم شد. پس از زندانی شدن او بسیاری کلونی را ترک کردند. او خود را یک زندانی سیاسی و عقیدتی می‌دانست. هفتاد نفر در کلونی تا زمان آزادی او باقی ماندند. سال 1997 اتو از زندان آزاد شد او در این تاریخ 72 ساله بود. او با تعداد کمی که مایل بودند با او بمانند به پرتغال رفت و گروه کوچکی به همان روال سابق را در آنجا تشکیل داد. تا سال (1977) برخي از ياران اتو موهيل در اتریش ، آلمان ، سوئیس ، فرانسه ، هلند و اسکاندیناوی مشابه كمون مادر را تاسيس نمودند و خيلي زود شكست خوردند ، ولي كمون مادر يا كمون اصلي كه خود اتو آن را بنيان نهاده بود همچنان به حيات خود ادامه مي‌داد. در سال (1977) تمام مطبوعات و رسانه‌ها بر عليه اتو موهيل و اعمال او جبهه گرفتند و ابراز انزجار نمودند ، اين رسانه‌ها به زنا با محارم و ترويج آن ، بيماريهاي رواني ناشي از ترويج اعتقادات اين فرقه ، شيوع بيماريهاي جنسي ، ترويج فساد اجتماعي كه گريبان گير جامعه خواهد شد را متذكر مي‌گرديدند. گروه اتو موهيل با ایده ‌آل‌های انسانی برای زیر سوال بردن روابط اجتماعی تشکیل شد. اما تصوری که از آزادی جنسی ارائه داد دور از احساس و عاطفه بود. تهی نمودن انسان از احساس و عاطفه ، استفاده از روابط جنسی به عنوان سوپاپ اطمینان ، سکس برای سکس ، از بین بردن تابوهای جنسی ، زیر سوال بردن هیراریکی‌های قدرت و به وجود آوردن هیراریکی‌های به مراتب وحشتناکتر ، از بین بردن باید‌ها و جایگزین کردن نبایدهای اجتماعی ، محور قرار دادن سکس در همه ابعاد انسانی ، اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی ، سکسوالیته را در مرکزیت قرار دادن و همه چیز را پیرامون این مرکزیت برنامه ریزی کردن ، همجنسگرايي ، سقط جنين ، فحشا ، حقوق کودکان را به رسمیت نشناختن ، تجاوز و بهره کشی جنسی از کودکان ، سوء استفاده از قدرت و جانشینی قراردادهای اجتماعی با قراردادهای مشابه ولی واژگون ، پذیرفتن هژمونی فردی و اطاعت بی چون و چرا از قوانین وضع شده توسط او ، عدول از آرمان‌های اولیه و تغییر شعارها و آرمان‌ها به تدریج به نفع رهبر اقتدارگراي فرقه به جهت سوء استفاده از قدرت ، شهوت ، رفاه‌طلبی ، دیکتاتوری محض مشخصه این فرقه بوده. اتو موهيل انتخاب آزاد حرفه ، شغل ، آموزش و پرورش را در سال 1985 ممنوع اعلام نمود. همه اعضای جامعه شهر باید به عنوان یک فروشنده کار می‌کردند. سیستم سفت و سخت کنترل و توازن تاسیس شد. جامعه كمون بسيار بسته و محدود گشت. ازدواج به شدت ممنوع بود ، فرزندان با پدر و مادر خود همبستر مي‌شدند و خواهر و برادر با هم عمل جنسي انجام مي‌دادند در آنجا محارم يا فاميل يا عشق معنا و مفهومي نداشت. به افراد خارج از كمون اجازه روابط فاميلي و رفت و آمد به كمون داده نمي‌شد. اگر كسي بيمار ميگشت بايد در همان كمون مداوا مي‌شد و اجازه رفتن به بيمارستان يا پزشكان متخصص را نداشت. برخي از کموناردها شبانه فرار مي‌كردند و هرگز دوباره به كمون بازنگشتند ، برخي از اين كموناردها كساني بودند كه در كمون متولد و با آن فرهنگ رشد نموده بودند. اتو موهيل در يك نوار ظبط شده به سال (1985) مي‌گويد : "انسان یک حیوان است ، اولین چیزی که او می‌خواهد سكس ، شادی ، اجتماع ، و به رسمیت شناخته شدن در يك جمع اجتماعي است." وي در جاي ديگر مي گويد : "بزرگسالان را فقط غذاي كودكان را فراهم مي‌كنند. طرح من براي اين كمون 5000 كودك است براي سكس كردن با آنها و احساس جواني نمودن. نسل سوم براي ما بزرگسالان نعمتي بس بسيار زيبا و مفرح خواهد بود ، فرزندان نسل سوم براي ما بسيار لذت بخش و نشاط آور و انرژي‌زا است". اتو موهيل يك هنرمند ، نقاش ، عكاس ، فيلمبردار ، كارگردان ، روان شناس ، رهبر كمون فريديس هوف بود كه در سال (2010) يك نامه سرگشاده در رسانه ها از طرف او به چاپ رسيد. در آن اشاره شده بود "من علنا عذخواهي مي‌كنم از مردمي كه به خاطر عقايد من صدمه ديده‌اند مخصوصا كودكان و نوجواناني كه مورد تجاوز واقع شده‌اند ، هدف من كمك به آنها بود و اين كه زندگي سخت را براي آنها مفرح و شاد كنم و از كساني كه به خاطر مواضع من صدمه ديده‌اند عذرخواهي مي‌كنم". او در اواخر عمر خود از بيماري پاركينسون رنج مي‌برد. او هرگز خود را شرور يا بدعت گذار يا منحرف نمي‌دانست بلكه خود را دانشمند و يك فرد روشنفكر و آگاه معرفي مي‌نمود. وي در تاريخ (26 مه 2013) در سن 87 سالگي فوت نمود. او به زعم خود جنبش (Actionism) را كه شامل سبك هنري نقاشي‌هايي كه با خون ، مدفوع ، ادرار ، استفراغ و (مني) انسان كشيده بود را ابداع و به ثبت رساند. او با همين سبك چهرهايي چون عيسي مسيح ، مريم باكره ، مادر ترزا و هيتلر را نقاشي كرده بود. خب با عقيده اين فرقه هم آشنا شديد نظر شما چيست؟ خدا به شما برکت دهد . sam ronik

Ely Irani : من نوشته های شمارو خیلی دوست دارم و چیزای زیادی یاد میگیرم و خیلی خیلی ازت ممنونم برادر عزیزم

Cults Inourmidst : با شما موافقم برادر شاهپور گرامي اين شخص انساني بوده نفرت انگيز با عقايد ماليخوليايي هر چند كه عقايد وي در ابتدا آرماني بوده ولي در همان ابتداي كار به انحراف كشيده شده و اين طبع انسان و تمايل اون به گناه رو نشون ميده كه هيچ انساني بدون داشتن عقايد خدا پرستانه نمي تونه جامعه آرماني تشكيل بده ، باز هم ممنونم از توجهتون
کمون commune به معنای اشتراکی ، نوعی سازمان يا واحد يا گروه زندگی و کار جمعی است که در آن مالکیت خصوصی معنا و مفهومي ندارد.

Farzaneh Azad : فکرنمی کنم دیگه ازاین شخص منحرفترو مزخرفتربوده این دیگه سرآمد بقیه بوده
مردک واسه خودش پادشاهی میکرده
درهرصورت متشکرم ازشما برادرگرامم

Cults Inourmidst : درسته خواهر فرزانه گرامي اين شخص واقعا منحرف بوده و جالب اينجاست كه خودش رو منجي ، رهبري روشنفكر ، هنرمند ، انقلابي ، رهايي بخش معرفي مي‌كرده ولي اينطور نشون مي‌د‌اده و رسانه ها هم در سال 2013 از اون به عنوان هنرمندي بزرگ و جنجالي كه فوت نموده با احترام ياد كردن!!
در صورتي كه اين فرد 4 نسل رو به تجاوز ، همجنسگرايي ، بي ديني ، زيرپاگذاشتن قوانين بشري و طبيعي ، تجاوز گروهي و .... سوق داده
در حال حاضر بعد از مرگ اين شخص هنوز چندين گروه ضد فرقه پيگير اعاده حق كودكاني هستند كه مورد تجاوز گروهي قرار گرفتن و زندگيشون نابود شده و اين گروه هاي ضد فرقه تا الان نتيجه اي نگرفتن ! چرا ؟!! نمي دونم!

Farzaneh Azad : این انسانی که به شکل خدا آفریده شده
میتونه با یک اعتقاد با یک جهان بینی که اصلاً ازحقیقت دوره
چنان میتونه پست بشه و پست ترازیک حیوان
البته یک حیوان همنوع خودش رونمی دره
اما این انسان که بهتره سکوت کنم

Ely Irani : واااااااااااااااااااااااااااااااای !!!! من کلا حرفی برای گفتن ندارم !!!!! اینجور اشخاص که زاده ی شیطان هستن و باید نابود کرد , نباید رحم کرد بهشون!!!! تعجب میکنم که پلیس چی کار میکرده اون موقع؟؟؟؟؟!!!

Cults Inourmidst : اينها بدور از چشم جامعه متمدن در جنگل يك جامعه اشتراكي به نام كمون تاسيس كردن ، و براي اين كه كسي مزاحمشون نشه دور اون محوطه رو حصار كشيدن و ملك خصوصي اعلان كردن ، و پليس نمي تونست به اونجا وارد بشه مگر با حكم قانوني از دادگاه و با داشتن شاكي خصوصي!
چيزي شبيه به مزرعه اشتراكي جونستون (معبد مردم يا معبد جوانان)
متاسفانه تصاوير و فيلمهاي اين كمون بقدري منفور و قبح هست كه نميتونم مستند سازي و تدوينش رو انجام بدم

Ely Irani : خیلی وحشتناکه و بسیار تاسف برانگیز
از وقتی مطالب شمارو میخونم بیشتر پی میبرم که مردم در عهد عتیق (البته منظورم بت پرستان هست) چه جنایت هایی مرتکب میشدن و وقتی خدا دستور میداد که مثلا فلان قوم باید نابود بشه و حتی یک نفر هم زنده نمونه , تازه متوجه میشم خدا چرا اینجوری میگفته!!! چون من باورم نمیشد همچین انسانهای جانی هم وجود داشته باشن

Jamshid Nahavandi : vaghean vahshatnake

Niloofar Sarookhani : پناه بر خدا

Daniel Enoch : اصلا باورم نميشه اينطور فرقه ها بوده باشن يعني كسي نمي تونست جلوشون رو بگيره؟

Ramtin Kamyar : بعضي از اين آدمها چه افكار تنفر انگيزي دارن آدم حالش بهم مي خوره از هرچي اينطور فرقه ها نفرت انگيزن

Soroush Abedi : معذرت خواهی این آقای منحرف چه فایده ای داشت وقتی خیلی از زندگی ها رو نابود کرده آدم هرکاری بکنه و به یک دنیا صدمه بزنه بعد بگه معذرت می خوام مثلا هیتلر بخواد معذرت بخواد این همه آدم رو کشته و تو کوره های آدم سوزی کرده مسخرست اون رسانه ها چقدر احمق و کور بودن چشماشون رو به حقیقت بستن

Armiya Poorang : مرسی برادر از این مطالب ارزنده ای که برای ما زحمت میکشید تهیه میکنید - خدا به شما برکت بده و قوت و فیض عیسی مسیح با شما باشه آمین

Nahid Bahramian : KHODAVAND HAME RA AZ SHARE SHAYATIN VA NIROOHAYE TARIKY HEFZ KONAD DAR NAME ISSAYE MASSIH,AMEN

Manocher Makarian : عجب .... واقعا که چقدر زیبا گفت شیطان در زمانهای آخر.....

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر