فریب جهانی و باز هم یوسف ندرخانی!

قسمت 2 از 4
آنها معتقد به آموزه تخم شیطان هستند و این آموزه را مکاشفه ای از طرف خداوند می دانند که بر ایلیای نبی یعنی برانهام مکاشفه شده است و معتقدند که برانهام آخرین نبی خداست و خداوند این مکاشفه را به طور مخصوص برای وی باز کرده و او را تعلیم داده است.
جالب است بدانید که این تعلیم یک آموزه نژاد پرستانه است که رنگین پوستان را جزو نژاد پست و آلوده به تخم شیطان معرفی می کند و سفید پوستان را از نژاد خوب و الهی می داند. جالبتر اینکه این آموزه چندین هزار سال پیش در تلمود بابلی آمده در زمانی که قوم اسرائیل به انحراف رفته و بعل و عشتاروت را می پرستیدند توسط انبیائ دروغین بعل و عشتاروت آموزش داده می شده.
آنها بعد از آموزه تخم مار یا شیطان ، سوالی را برای گمراه کردن بیشتر کلیسا و ایمانداران مطرح می نمایند و می پرسند که آیا آن سیب یک سیب بود آیا ان سیب یک میوه بود و خود در پاسخ میگویند نه آن یک میوه نبود بلکه آن میوه آلت تناسلی شیطان بود که حوا خورد ،و حوا آن را با دهان خود نخورد بلکه آلت تناسلی شیطان را با آلات تناسلی خود خورد و مرتکب زنا شد و بعد مطرح میکنند هابیل و قائن دوقولو بودند و قائن هابیل را کشت برای این که هابیل فرزند آدم بود و از خدا و قائن فرزند شیطان بود و از خدا نبود و چون هابیل مرد پس نسل از قائن به وجود آمد یعنی نسل بشر از زنا پدید آمد و همه زنا کارند یعنی همه انسانها و همه انبیا و حتی مریم که عیسی مسیح را به دنیا آورد ، در این رابطه سولات زیادی مطرح می شود که تمامی آموزه های این فرقه در همین سوالها که جواب را نیز در بر دارد از بین میرود و مهمترین سوال این است که چگونه است که مریم که زنا زاده است و گناه زنا را به قول برانهامیست ها حمل می کند عیسی مسیح پسر یگانه خداوند را به دنیا می آورد؟ در کلام خداوند آمده : ليكن فريسيان شنيده، گفتند: «اين شخص ديوها را بيرون نمي كند مگر به ياري بَعْلْزَبول، رئيس ديوها!» عيسي خيالات ايشان را درك نموده، بديشان گفت: «هر مملكتي كه بر خود منقسم گردد، ويران شود و هر شهري يا خانه اي كه بر خود منقسم گردد، برقرار نماند. لهذا اگر شيطان، شيطان را بيرون كند، هر آينه بخلاف خود منقسم گردد. پس چگونه سلطنتش پايدار ماند؟ و اگر من به وساطت بَعْلْزَبول ديوها را بيرون مي كنم، پسران شما آنها را به ياري كِه بيرون مي كنند؟ از اين جهت ايشان بر شما داوري خواهند كرد. ليكن هرگاه من به روح خدا ديوها را اخراج مي كنم، هر آينه ملكوت خدا بر شما رسيده است. و چگونه كسي بتواند در خانة شخصي زورآور درآيد و اسباب او را غارت كند، مگر آنكه اوّل آن زورآور را ببندد و پس خانه او را تاراج كند؟ هر كه با من نيست، برخلاف من است و هر كه با من جمع نكند، پراكنده سازد. از اين رو، شما را مي گويم هر نوع گناه و كفر از انسان آمرزيده مي شود، ليكن كفر به روح القدس از انسان عفو نخواهد شد. و هر كه برخلاف پسر انسان سخني گويد، آمرزيده شود اما كسي كه بر خلاف روح القدس گويد، در اين عالم و در عالم آينده، هرگز آمرزيده نخواهد شد. متی 24:12-32
خب فکر میکنم که اگر حتی شما نو ایمان هم باشید کاملا درک خواهید کرد که کفر گویی و تناقضات فاحشی در تعالیم این فرقه وجود دارد.
در زمان اسرائیل در عهد قدیم این تعلیم توسط انبیاء پیشین مردود و کفر خوانده شد و تمامی انبیاء بعل و عشتاروت که 450 نفر بودند به دستور یهوه در زمان ایلیا و اخاب نابود شدند و در جایی دیگر بزرگان و رهبران بعل و عشتاروت به همراه سرکرده خود ایزابل کشته می شوند. در جایی دیگر یهوه گفت : هر زانویی که در برابر بعل و عشتاروت خم شده و هر لبی که بعل و عشتاروت را بوسیده از بین خواهد رفت و بلافاصله چنین شد. خدای کتاب مقدس آموزه های بعل و عشتاروت را لعنت کرده و پرستندگانش را نابود ساخته. حال چگونه می توان برانهامیست ها را مسیحی خواند؟!! چون هر قومی بر اساس کتابش قضاوت خواهد شد. پس باکی نیست که برانهامیست ها بر اساس کتابی که ادعا می کنند به آن ایمان دارند قضاوت شوند. توجه داشته باشید که برانهامیستها موعظات ویلیام برانهام را که به صورت کتاب درآورده اند همچون کتاب مقدس می پرستند و برایشان گفتارهای برانهام مقدس است.
در مورد آموزه زنای مار با حوا در اینجا سوالاتی مطرح است که این سوالات ، جواب را نیز در بر دارد.
از لحاظ علم ژنتیک و در طول اعصار و تاریخ ادیان ، هرگز چنین چیزی پیش نیامده که یک زن با دو مرد همبستر شود و از هرکدام صاحب یک فرزند شود و یا یک زن با یک سیاه پوست و با یک سفید پوست در یک آن همبستر گردد و دو فرزند دوقلو به دنیا بیاورد که یکی سفید پوست باشد و یکی سیاه پوست ، این از لحاظ علمی و طبیعت زنانه کاملا مردود است. برانهامیست ها وقتی با ادله قوی و علمی و مستند روبرو می شوند سفسطه می نمایند و به کسانی اشاره می کنند که یکی سفید پوست و دارای موهای سفید و مژه های سفید و ابروهای سفید رنگ است ولی برادر یا خواهر دوقلوی وی رنگین پوست یعنی سبزه یا گندم گون یا زرد پوست است بله چنین چیزی ممکن است و بارها و بارها دیده شده که از یک زوج یعنی از یک مرد و یک زن که با هم همبستر می شوند فرزندی زال به دنیا آمده ،و در قدیم زال بودن را به دلیل خرافات یا نداشتن علم و آگاهی گناه می شمردند و زن بیچاره مورد تهمت واقع می شد ، ولی علم اکنون ثابت کرده که زن خطاکار نیست بلکه موردی علمی و ژنتیکی است ،که در مقاله ای در سایت رسمی پزشکان بدون مرز و همچنین طی یک مقاله به صورت گزارش پزشکی در یک سایت فارسی زبان به آن بطور کامل پرداخته شده ، و حتی در افسانه های قدیم ایرانی نیز آمده ، به شاهنامه و جریان سیمرغ و زال توجه فرمایید.
باز در پاسخ به جریان فوق : هابیل که مرد ، پس نسل انسان از قائن نشأت گرفته یعنی فرزند شیطان و زنا زاده پس به گفته ویلیام برانهام باید همه انسان ها زنا زاده باشند!!!!!
باز در پاسخ به این جریان : خدا در عهد قدیم به وضوح می گوید: نوح مشروب خوار بود - اسحاق يک خيال باف بود - يعقوب يک دروغگو بود - سلیمان کافر شد - موسی یادش رفته بود ختنه شود و او یک قاتل هم بود - سامسون داراي موهاي بلند و زن پرست بود - راحاب يک فاحشه بود - داود زنا کار و يک قاتل بود - اليشع مايل به خودکشي بود - يونس از خدا فرار کرد - پطرس مسيح را انکار کرد - مريم مجدليه روسپی بود – خب این خدای کتاب مقدس بدون پنهانکاری گناه همه رو فاش کرده ، مگر چه سری بین خدا و حوا و آدم بوده که گناه ایشان را در کتابش فاش نکرده؟!!! این چگونه خدایی است که تبعیض قائل شده!!!! وقتی خدا به صراحت و بدون پرده پوشی همه انبیاء را به عناوین زشت و شنیع متهم می کند و اعمال آنها را افشا می نماید چه دلیلی دارد که گناه آدم و حوا و مخصوصا شیطان را که متمرد هست افشا نکند؟ چگونه است که این خدا حرمت شیطان و حرمت فرزند شیطان (قائن) را نگاه می دارد ولی انبیاء خود را بی آبرو می کند؟!!! چگونه است که این خدا در مورد حوا و این گناه بزرگ ، آن هم زنا با شیطان و آلوده نمودن نسل بشر به حرامزادگی و فساد ، پنهان کاری می کند و یا در لفافه و پشت پرده و در راز و رمز حرف می زند تا که روزی شخصی به نام ویلیام برانهام برود کشف اش کند!!!!!
برانهام تعلیم می داد که هر کس که تعالیم من را خوب یاد بگیرد بذر خدا است و این دقیقا با بذر مار یا تخم شیطان که تعلیم می داد تناقض فاحشی داشت.
به گفته خود برانهامیست ها درخت نیک و بد یعنی شیطان دارای آلت تناسلی است و چگونه است که درخت حیات که همان خداست دارای آلت تناسلی نیست و چگونه است که بر اساس آموزه های خود آنها شیطان می تواند تولید نسل کند با این که یک روح است و خدا نمی تواند تولید مثل کند با این که او هم روح است ولی همین خدا که درخت است و همین خدا که مخلوقش شیطان است که به صورت روح آفریده شده و همانند خدا روح است را دارای آالت تناسلی کرده که برود با یک ماده فیزیکی به نام حوا که همان هم مخلوق خدا است زنا کند؟!!! خب این چگونه خدایی است که خود ناقص است و آلت تناسلی ندارد ، پس بدون آلت تناسلی چگونه می تواند بذر بکارد؟!!!! در این جا برانهام معلوم نیست که در ذهن مالیخولیایی خود چه را می خواسته ثابت کند؟ به نظر می رسد که وی حواسش نبوده که قبلا تعلیم بذر شیطان را آموزش داده؟ و این آموزه بذر خدا برایش دردسر شد!!! بسیاری در این مورد با وی وارد بحث الهیاتی شدند و بسیاری تعالیم وی را متناقض یکدیگر قلمداد کردند و در تریبون کلیساها برانهام را تکفیر نمودند و برخی هم از آموزه های وی پشتیبانی کردند و وی را نبی برحق خواندند که روح عیسی مسیح با وی است و او را تعلیم میدهد.!!!!
برانهام ادعا می کند که هاله نوری همیشه در بالای سرش همراه اوست. در چهار مرحله عکاسی در زمان و مکانهای مختلف عکاسان مخصوص وی که جزو پیروان برانهام بودند از این هاله دور سر یا بالای سر برانهام عکس می گیرند.
در پاسخ به هاله نور دور سر وی باید گفت چرا در لنز دوربین عکاسی فقط دیده شده و چرا هیچکس با چشمان خود این هاله را ندیده؟!!! چرا در جایی که چندین عکاس بوده اند فقط تصاویر عکاسی که پیرو برانهام بوده چنین هاله ای را نشان داده؟!!! بسیاری معتقدند که برانهام در جایی ایستاده که عکاس وی بتواند با زدن فلاش نور را منعکس کند و جالب این جاست که نور به این شدت را ، چرا کسی از حضار ندیده مگر برخی از پیروان متعصب خود برانهام؟!!! در یک جلسه سه گروه از مردم حضور داشتند ، پیروان برانهام و کسانی که به وی اعتقادی نداشتند و از سر کنجکاوی به دلیل شایعات برای دیدنش آمده بودند و دسته ای دیگر هم که نسبت به او در شک بودند در آنجا حضور داشتند ، که هیچکس هاله نورانی دور سر برانهام را ندیده بجز چندین نفر از پیروان متعصب وی!!! درباره این هاله نور خبرها به گوش کلیسای کاتولیک روم و کلیسای اسقفی ارتدکس روسیه رسید و آنها محرمانه با لباس مبدل ماه ها در جلسات برانهام شرکت جستند ولی هرگز هاله نوری ندیدند. بسیاری از کلیساهای پروتستان در آمریکا و اروپا معجزات ادعایی برانهام را رد کرده همه آن را از شیطان می دانستند و بر اساس آیات کتاب مقدس دلیل و آیه می آوردند که شیطان به برانهام کمک می کند و تمام اعمال او از شیطان است نه از مسیح عیسی.
برانهام ادعا می کند که بیشتر اوقات خلوت و تنهایی خود را در یک غار در کنتاکی میگذرانیده که به سال 1946 فرشته ای بر او ظاهر شد و او در آن غار فرشته یا آن روح یا صدا را ملاقات می نموده است. به نظر می رسد که برانهام تحت تاثیر تاریخ اولیه مسیحیت و تاریخ تشکیل صومعه ها که از صحرای مصر شروع شده بود قرار گرفته باشد چون در آن زمان راهبان مسیحی در غار سلوک می کردند و بعد ادعاهای عجیب و غریب مکاشفه می نمودند. برخی می گویند که برانهام این قسمت از ادعای خود را از تاریخ اسلام برداشت نموده که بعید بنظر می رسد ، به دلیل اینکه اگر برانهام با اسلام آشنایی داشت مطمئنا یک فرقه جدید اسلامی ایجاد می نمود نه یک فرقه جدید مسیحی!!!!
برانهام به شدت بر ضد جنسیت زنانه بود و زنان را یاران و وابسته به شیطان و یا تحت نفوذ شیطان می دانست و بر خلاف فرهنگ غربی در باره پوشش و رفتار و حالات زنانه که زنان کمی آزادانه تر از مردان در دهه 1960 میلادی می گشتند وی به همان لباسهای بلند تا پاشنه پا و آرایشهای کم رنگ و لعاب می تاخت که حکایت از این دارد که او با دید شهوت آلود به زنان می نگریست و به شدت جنسیت آنها را محکوم می کرد و برای زنان قوانینی تعیین نموده بود مانند : زنان در کلیسا نباید صحبت کنند ولی مردان می توانند – اگر از زنی در مورد کتاب مقدس سوالی شد نباید پاسخ دهد بلکه باید صبر کند تا شوهرش بیاید و پاسخ دهد و اگر شوهر نداند باید از شبان خود بپرسد - زنان اجازه تعلیم دادن کتاب مقدس ندارند ولی مردان می توانند – زنان باید مطیع شوهران خود باشند ولی مردان هیچ تعهدی نسبت به زنان خود در اطاعت کردن ندارند – زنان نباید آرایش کنند – زنان زیبا مانند طاعون هستند – زنان باید لباس بلند بپوشند که تمامی بدن آنها را پوشش دهد – زنان حق کوتاه کردن موهای خود را ندارند ، اگر زنی موهای خود را با قیچی کوتاه کند زانی است – مردان هم حق ندارند موهای خود را بلند کنند اگر این کار را بکنند از ایمان خارجند و نباید آنها را به کلیسا یا جمع ایمانداران به مسیح راه داد – زنان نباید شلوار بپوشند چون آلت تناسلی آنها برجسته می شود و مردان را به انحراف می کشاند- برانهام و به طبع پیروان او معتقدند زن موجود پستی است ، این خلاصه ای از دید برانهام و برانهامیست ها نسبت به زن و تحقیر مادران است. ویلیام برانهام به خاطر این عقاید افراطی به شدت مورد انتقادات رسانه ها و جراید و واعظین کلیساهای دیگر قرار گرفت و در این مورد به نژاد پرستی و برتری جنسیتی بین مرد و زن متهم شد.
ویلیام برانهام ادعا کرد که بر طبق ملاکی باب 4 عهد قدیم در کتاب مقدس همان ایلیای نبی و یا همان الیاس است. پیروان برانهام در سراسر جهان بدون شک به این آموزه ایمان دارند.
ویلیام برنهام در تاريخ 18 دسامبر 1965 در راه جفرسون ویل ایندیانا بود که در اثر تصادف با اتومبیل یک راننده مست به شدت زخمی و راهی بیمارستان شد و در ساعت 17:49 به تاریخ 24 دسامبر در همان بیمارستان فوت نمود. محل دفن ويليام برانهام را خواهرش تعيين و مشخص نمود و در ایندیانا به خاک سپرده شد. قبر وي به صورت هرم فراعنه مصر است با این تفاوت که بر بالاي هرم مقبره وی ، يك عقاب طلايي قرار دارد. هر سال در عيد پاك پيروان ويليام برانهام بر سر مزار او جمع مي شوند. بسياري معتقدند كه ويليام برانهام يك فراماسونر بوده است و با انجمن هاي مخفي فراماسونري همكاري داشته ، چندين بار از وي در اين زمينه سوال مي شود اما او هرگز رد يا انكار نمي كند ولي بارها از روشن نمودن اين مطلب طفره مي رفته است. ویلیام برانهام در موعظه های خود درباره همه چیز سخن میراند و حتی در باره سیاست و یا جنگ جهانی دوم و یا کلیساهای منحرف و یا فرقه های منحرف و یا ادیان مختلف ولی او با این که در جراید و در شایعات و در صحبتهای روزانه آن زمان اروپا و آمریکا یکسره درباره فراماسونها و ماسونها و جوامع فراماسونری مطلب می شنید اما هرگز درباره آنها سخن نگفت و یا اظهار نظری نکرد. شواهد بسياري است كه نشان مي دهد وي عضو برتر يك لژفراماسونري بوده است و هميشه از طرف فراماسونها حمايت مي گرديد. شايعاتي در بسياري از اخبار مستند ديده مي شود كه وي در اواخر عمرش به دليل اختلافاتي كه در لژ براي بدست آوردن رهبري لژ پيدا مي كند بر اثر تصادف ساختگي (سانحه رانندگي) كشته مي شود در این رابطه برخی از پیروانش حتی لقب شهید هم به وی داده اند.
قبر وي به صورت يك هرم است كه بالاي آن يك عقاب طلايي وجود دارد ، بسياري اين را نشانه ماسون بودن او مي دانند و عقاب طلايي كه بر روي هرم است را نشانه جادوگر انجمنهاي مخفي ماسوني معرفي مي كنند.
البته شخص دیگری هم همانند وی ادعاهای عجیبی می کرد که قبر وی نیز همانند هرم ماسونی است ، این شخص کسی نیست جز چارلز راسل موسس و بنیانگذار فرقه شاهدین یهوه ، فکر میکنم با این فرقه کاذب هم به خوبی آشنایی داشته باشید.
ادامه دارد…

Alireza Mehdikhane : besyar ali boud in moarefi frgheh ghir taslisi branhamistha boud ?

Ramtin Kamyar : حقيقت اينكه يك سري از افراد چشم و گوش بسته و از روي نا آگاهي وارد اين فرقه شده اند و هيچ گونه برسي در رابطه با آموزهاي و رهبران اين فرقه و تاريخ بوجود آمدن فرقه و ... ننموده اند .
جالب اينجاست اعضاي اين فرقه با اينكه سالها عضو فرقه هستند از بسياري از واقعيت ها در رابطه با فرقه خودشون اطلاع ندارند و اين آگاهي ها رو از روشنگري هاي كه برادران تثليثي انجام مي دهند متوجه مي شوند اين واقعيات يا سالها توسط رهبران فرقه پنهان شده و يا اينكه رهبران اين فرقه با سطح معلومات كمشان از اين واقعيات آگاهي ندارند. حركت آنها خيلي حيرت آميز است بعد از اينكه واقعيات يك به يك براي آنها آشكار مي شود تازه به تحقيق و بررسي در رابطه به مطالب عنوان شده مي پردازند و در نهايت وقتي متوجه حقيقي بودن مطلب مي شوند با بي منطقي مي خواهند آن را انكار يا توجيح نمايند. اصلاً معلوم نيست برانهاميست ها با چه ديدي از مسيح به اين فرقه ورود نموده اند دوستان مي توانند با يك جستجوي كوچك مطالب بسيار زيادي به انواع زبانها در رابطه با فرقه برانهاميست بدست آورند. لطفاً قبل از انكار تحقيق كنيد.

۱ نظر:

  1. برای انسانهایی مانند شما واقعا متاسفم که بدون هیچگونه تردیدی هر چه را که به خدا و کلام او مسمی میشود به شیطان و دنیای دیوها میبندید چون چاره ای جز این ندارید. ایکاش به اندازه آن کور کنار راه بخشش و فیض خدا را میدانستی حال چون ادعای دانایی میکنی و نداری از بقیه محکوم تر هستی و عصاکش کورهای دیگر. من مطمعن هستم اگر تو عیسی مسیح را هم در آنزمان میدیدی با الهیات دست سازت آن را مانند بقیه معلمان رد میکردی و آن اعمال پسر انسان را همان عمل شیاطین قلمداد میگردی.

    پاسخحذف