معاني و مفاهيم واژه فرقه
یکی از اولین کتابهایی که درباره فرقه های بدعت گذار و خطرناک به چاپ رسید که حاوی هشدارهایی در رابطه با عضویت در اینگونه فرقه ها بود کتابی است که در سال 1917 به قلم ویلیام سی ایروین بود کهدر آن به ترویج الحاد توسط برخی از فرقه های بدعت گذار صحبت شده بود. وی لیستی از فرقه های بدعت گذار را در کتاب خود منتشر نموده بود فرقه های الحادی و فرقه های بدعت‌گذاری که از کتاب مقدس قدرت گرفته بودند از جمله مورمونها ، جیززاونلی ها ، شاهدان یهوه ، علم مسیحی و همچنین در کتاب خود از برخی از فرقه های وابسته به ارتباط با ارواح و جادوگری و بی خدایی نام برده بود.
یکی دیگر از کتب قابل توجه، کتاب هرج و مرج فرقه است که در سال 1938 توسط جان کارل ون بالن نوشته شد او فرقه ها را به دو دسته کلی تقسیم نمود ، دسته اول مسیحیان واقعی و دسته دوم فرقه هایی که ادعا می کنند مسیحی هستند.
هفده سال بعد اسقف والتر مارتین که یک مقام انجیلی پیشرو و یک مدافع سرسخت ارتدکسی بود در کتاب خود به نام ظهور فرقه ها ، cultism (فرقه گرایی) را این گونه تعریف می نماید:
Cultism (فرقه گرایی) پایبندی به آموزه متناقض با آموزه کتابمقدسی و ترویج تفاسیر غلط از کلام خداست. اسقف مارتین ، هر گونه انحراف عمدی از تفاسیر سنتی و آموزه های کتاب مقدسی را بدعت فرقه گراها می نامد. او همچنین معتقد بود که فرقه ها منشاء تولید بدعت هستند و همیشه نسبت به آموزه های اصلی ایمان مسیحی در تقابلند.
او برجسته ترین فرقه های بدعت گذار در عصر خود را در کتابش به این شرح نام می برد :
Big Quinque ، شاهدان یهوه ، کریستین ساینس مانیتور ، مورمونها ، کلیسای وحدت ، کلیسای روح گرایی ، علم آیینی ، همه این فرقه ها تثلیث و الوهیت عیسی مسیح را بر اساس دیدگاه کلیسای اولیه انکار می نمایند.
کلیساهای انجیلی مبارزه با فرقه گرایی (counter cult) و سازمانها و انجمنهای توابع آن با مطالعه تخصصی و تجزیه و تحلیل ، بنابر استنادات و شواهد ، فرقه های بدعت گذار را به دو دسته تقسیم می نمایند : 1- فرقه های بدعت گذار مدرن عصر حاضر 2- فرقه های بدعت گذار سنتی و قدیمی
دسته اول اصول اساسی مسیحیت تاریخی را انکار می‌کند. دسته دوم برخی از آموزه های مسیحیت سنتی را انکار کرده و هر آنچه را که انکار نموده با تلفیق یکسری آموزه های خارج از کلیسا و مسیحیت درآمیخته و به عنوان یک آموزه نوین به عضوهای خود ارائه و تعلیم می دهد.
رویکرد سازمان های counter cult (مبارزه با فرقه ای) انجیلی سه جانبه است: 1) تجزیه و تحلیل تاریخی از حقایق برجسته در ارتباط با ظهور سیستم های فرقه ای 2) ارزیابی دینی از آموزه های سیستماتیک فرقه‌ای 3) تضاد در دیدگاه الهیات کتاب مقدس با تاکید بر تفسیر سطحی کتاب مقدس و آموزه‌های بدعت‌آمیز.
برخی متخصصان فرقه شناس مسیحی چنین رویکردی را تندروآنه و بنیادگرایانه و رادیکال می‌دانند. برخی نیز مقابله با این مسئله از زوایای جامعه شناختی ، انسان شناسی و روانی را در برابر گروه های نشاندار شده به عنوان فرقه خواستارند ، چه بسا اینکه برخی از کشیشان و شبانان و ایمانداران خود با این گونه فرقه‌های نشاندار (شناخته شده به عنوان یک فرقه بدعت گذار) درگیر شده و آنها را به چالش کشیده اند.
یاد آور می شود که این تکثر در فرقه گرایی فقط به شاخه پروتستانها منتهی نمی شود بلکه شاخه های کاتولیک و ارتدکس هم همانند پروتستانها درگیر این موضوع فرقه گرایی هستند ولی پروتستانها بیشتر از دو شاخه دیگر درحال ریزش می باشند. به تازگی نیز مشاهده گردیده یهودیان هم درگیر این انشعابات فرقه گرایی شده اند. همین امر باعث شد که گروه هایی به نام (anti cult) (ضد فرقه) در بین جوامع تشکیل شود.
امور خانواده و فرقه ها
ايالات متحده ي آمريکا با تضمين قانوني آزادي ديني ، محل تولد و ظهور بسياري از جنبش هاي ديني جديد شده است. برخی از این فرقه ها در قرن نوزدهم ميلادي تشکیل شدند و گروه هايي هم در ايالات متحده سر‌برآوردند و در دهه 1960 و 1970 رشد سريعي را تجربه نمودند.
پلوراليسم ، هم زيستي فرهنگها و عقايد متفاوت ، درست از فردا روز پايان جنگ جهاني دوم (1939 - 1945) در اروپا و آمريکاي شمالي شديداً توسعه يافت. سربازان اشغالگر آمريکايي مستقر در ژاپن در معرض تعاليم ذن که مکتبي بودايي است که بر مدي تيشن و مراقبه تأکيد مي ورزد قرارگرفتند و پس از بازگشتن از ژاپن فرقه هاي ذن را راه اندازي کردند.
انديشمندان اين رشد را تا حدي متأثر از فضا وشرايط اجتماعي و نيز تغييرات سياسي ميدانند که در آن جوانان سبک هايي جدید را براي زندگي مي‌جستند. شايد مهمتر اينکه : رئيس جمهور ال. بي . جانسون در 1965 قوانيني را که به موجب آن مهاجرت از آسيا به ايالات متحده شديداً کنترل مي شد لغو کرد. در نتيجه ي اين الغاء شمار کثيري از مردم هند ، ژاپن ، کره ، و جنوب شرق آسيا به آمريکا وارد شدند.
در ميان مهاجران ، گوروها ، سووامي‌ها و مبلغيني که در پي تأسيس شاخه‌هايي از جنبش‌هاي ديني خود در آمريکا بودند ، وجود داشتند. اين جنبش ها عبارت بودند از : انجمن بين المللي کريشنا آگاهي (هارا کريشنا) از هند ، هيأت تبليغي نور مقدس که اکنون (الان ويتال) خوانده مي شود از هند ، کليساي اتحاد به رهبري سان ميونگ مون از کره ، در اوايل دهه 1970 هر کدام از اين گروه ها پيروانی را در ايالات متحده جذب نمودند.
در دهه 1960 جهان شاهد طلوع عصر جدیدی در تمایل به فرقه گرایی بود ، آنچنان که ، به نظر می رسید فرقه گرایی و تمایل به عضویت در یک فرقه در بین جوانان اروپایی و آمریکایی تبدیل به یک رقابت جدی شده بود. در این رونق ناگهانی و رویکرد غیر منتظره ، عرفانهای شرقی و ادیان آسیایی می‌رفتند که کم‌کم جای کلیساها را بگیرند ، مهمترین آنها دین هندو بر اساس فرقه ها و گروه‌های بودایی مبتنی بودیسم عرفانی بود. بیشتر اعضای جدید معمولا در اواخر نوجوانی و اوایل جوانی یعنی بین سن 18 الی بیست سالگی و از خانواده های طبقه متوسط شهری بودند.
این تعجب پدر و مادر به سرعت جای خود را به نگرانی در مورد فرزندانشان داد و پس از آن در میان خانوادها و اولیاء به ترس تبدیل شده بود. آنها فرزندان خود را به خاطر عضویت در گروه های مذهبی بیگانه از دست داده بودند. حالا اعضاء این فرقه ها افراد جدیدی با طرز نگاه و تفکر جدیدی شده بودند و همین امر باعث شد بسیاری از خانواده ها از هم متلاشی و گسسته گردد. خانواده ها فرزندان و حتی همسران خود را با عضویت در این فرقه ها عملا از دست داده بودند ، پدر و مادرها در جمع‌های خصوصی اعتراضی خود و در تنهایی های خود فکر می‌کردند چه چیز بدتر از این می تواند باشد؟!! از دست دادن فرزند به خاطر یک تفکر بیگانه!!
فرقه هاي ديني جديد و اديان جايگزين تمايل دارند که به وقت بي ثباتي اجتماعي بوجود آيند . آنها به اعضاي خود راه حل‌هاي روشني را براي مشکلات پيچيده ارائه مي دادند مانند : وعده ي نجات ، آمرزش گناهان ، رستگاری ، احساس امنيت ...
در دهه 1960 تب فرقه گرایی رشد فزاینده ای داشت ، بسیاری از جوانان و مردان و زنان ، خانه و خانواده و کار و یا تحصیلات خود را ترک کرده و عضو فرقه ای شده بودند و در آن فرقه به خدمت و یا تبلیغات به نفع منافع فرقه و یا رهبران فرقه مشغول بودند ، بطوری که افراد و مخصوصا جوانان تبدیل به یک ماشین فرمانبردار تبدیل شده بودند.
برای خانواده ها این بسیار عجیب و غریب و غیر طبیعی بود که فرزندان خود را تحت چنین تغییری سریع در ، نگرش ، رفتار ، و حتی لباس پوشیدن ببینند. ولی کسی که عضو فرقه شده بود خودش را عادی حس می نمود و احساس نمی‌نمود که رفتار و روش زندگی و عقایدش تغییر کرده بطوری که اطرافیانش متعجب شده اند ، فرد عضو قبول نمی نمود که راه و انتخابش اشتباه می باشد. خب حالا سوال پیش می آید چگونه یک فرد اینقدر عمیق تحت تاثیر چنین جریانات و تفکرات فرقه ای قرار می گیرد؟
جواب بسیار ساده است : 1- شرایط محیطی 2- ایمان سست خانوادگی 3- شستشوی مغزی
یک فرد با جمع این سه پارامتر قوای عقلانی خود را از دست داده و مطیع فرقه می شد. چند فرقه از این دست را برای شما نام می برم : مونیسم ، کریشنا ، فرزندان خداوند ، انجمن باران آخر ، انجمن برکت ، سیانتولوژی ، برانهامیسم ، پیروان معبد خورشید ، فالون دافا ، اکنکار ، پیروان معبد ست ، دان کوروش
اینها بدترین نوع فرقه ها محسوب می شوند که لغب (فرقه مخرب) را به همراه خود دارند ، اینها زندگی فردی و افکار شخص عضو را طوری تحت تاثیر و شستشوی مغذی قرار می دهند که فرد عضو زندگی خود را کاملا به رهبران فرقه تقدیم می‌کند.
مادارن اندوهگین و پدران خشمگین از اعمال (فرقه های خطرناک) و برای مقابله با (فرقه های مخرب) خودشان را سازماندهی نمودند و بر علیه تهدید جدی فرقه ها با یکدیگر متحد و سازمانی را به نام Anti-Cult Movement (ACM) - جنبش ضدفرقه (ACM) تاسیس نمودند و در اولین بیانیه خود خواستار جلوگیری از فعالیت فرقه های مخرب که تهدیدی برای خانواده ها و جامعه محسوب می‌شد شدند .
Deep Christians متأسفانه در زمان ما فرقه هایی که ادعا می کنند مسیحی هستند رو به افزایش است و باید بسیار مراقب بود.
کلام این مسیحیان را خوب معرفی نموده است ؛ گرگانی در لباس میش
Aivazian Vano خداوندا تو ما را از اسمان اعانت فرما واین انبیای کذبه وفرقه های که در نام تو ( عیسی مسیح )قومها را به انحراف میکشانند تو انها را برکتی مضاعف عنایت بفرما امین خداوند زنده است واگاه بر هر چیز امین
Ramtin Kamyar ما در دوراني زندگي مي كنيم كه دسرسي به اناجيل به سهولت صورت مي پذيره ، و كلام راستين خداوند هميشه با ماست ، اما متاسفانه ، دامنه فعاليت بعضي از فريبكاران كه خود را خادم به كلام ميدانند با ايجاد تفرقه بين ايمانداران ، به تيركي دامن مي زنند اينها همان فرزندان ابليس هستند. بايد در مقابل رشد تعاليم دروغين آنها بيستيم.
Joel Sedighi Khavidak بزرگی فرمود :کمی کمتر از پنجاه سال پس از آنکه قانون ایمان نیقیه نوشته شد، بیشتر از نیمی از کلیسهای آن زمان دوباره بدعت آریوس را پذیرفته بودند و الوهیت عیسی را نفی و انکار می‌کردند. تا اینکه این گفتۀ قصار رواج پیدا کرد که کلیسا بیش از یک نسل با بدعت و هلاکت فاصله ندارد، ما ایرانی ها و کلیسهای ایرانی هم از این قاعده مستثنی نیستند. البته در مورد ما فاصله از یک نسل به یک هفته تقلیل پیدا کرده است!!
Cults Inourmidst همينطوره برادر Joel Sedighi Khavidak 'گرامي مدتهاست كه بدعت گذاران در زمينه تعليماتي در ايران و در خارج از ايران بسيار فعالند و با تعداد بسيار كم تصاوير غير واقعي و بزرگنمايي هايي خاص را به روشهاي گوناگون از خود به نمايش گذاشته اند و جالب اينجاست كه تمامي شبكه هاي مسيحي فارسي زبان از اين بدعتگذاران هم دفاع كرده و هم حمايتهاي خاص بين المللي را به عمل آورده اند و براي اين كه به يك قضيه اي ضربه بزنند حاضر شدند تمامي كليساها و مشتاقان به عيسي مسيح در ايران را آلوده كنند به خزعبلاتي كه اين بدعتگذاران از خود تراوش ميكنند و هنوز هم هنوز است شبكه هاي فارسي زبان محبت و ست سون و نجات و محبت نيوز و برخي از اين راديوهايي كه براي مسيحيان فارسي زبان برنامه تهيه ميكنند از اينها دفاع ميكنند و يا اخبار اينها را پخش ميكنند ، به هر حال با حمايتهايي كه ظرف ده سال اين شبكه ها از اين فرقه هاي بدعت گذار به عمل اوردن و به نوعي اينها رو كمك كردن باعث شدن كه ضربات كاري رو به پيكره نو ايمانان وارد كنند و اذهان يك دنيا رو هم منحرف كنند و تازه تازه دارن متوجه ميشن كه عجب كاري كردن ، كاري كه باعث شد به اركان اصلي ايمان مسيحي ضربات سنگيني وارد بشه خدا به شما برادر گرامي بركت بده و خوشحالم مي بينم كه برخي از برادران و خواهران ايماندار هوشيار هستندو بااين فرقه ها و عملكرد بدعت گذارانه آنها آشنايي دارند
Joel Sedighi Khavidak دقیقا وقتی موسسه یا انتشارات ایلام عکس تمام قد جناب سرکرده جیزز اونلی های رشت و ... یعنی یوسف ندر خانی رو چاپ میکردن فرقه ضاله و کذبه و دروغین نبودند؟
همچنین محبت نیوز !؟
اخبارشون رو پوشش دادن یعنی پذیرفتن و قبول کردنشون و مشروعیت دادن بهشون . من نمیدونم این تلوزیون ها به کجا دارن میرن ...... به ترکستان یا ناکجا اباد ؟
Cults Inourmidst برخي از اشخاص رو ميشناسم كه تثليثي بودن و فريب اين فرقه ها رو خوردن و دليل ساده انگارانه اي رو بيان مي كردن و ميگفتن اگه اينها مورد قبول نيستند پس چرا تمام شبكه ها و وبسايتهاي مسيحي از اينها حمايت ميكنند و چرا هيچ كشيش و شباني در مورد اينها مورد بدي رو بيان نمي كنه يا اخطار نداده!!
خب همين سياسي كاري باعث ريزش خيلي از ايمانداران شد و باعث شد كه برخي به دام اين فرقه ها بيافتند
Joel Sedighi Khavidak منافع افرادی که سکوت میکنن در خطر می افتد . ممکن هست گربه شاخشان بزند . اگر در مورد این مارهای افعی و این طااعون ها حرفی بزنند و موضعشون رو مشخص کنند ممکن .........
Armiya Poorang برادر آیا کتابی جامع و کامل در مورد فرقه های بدعت گذار در مسیحیت داریم؟ اگه داریم لطفا معرفی کنید - خدا به شما برکت بده
Cults Inourmidst نه متاسفانه من كتاب جامع و كاملي را به فارسي نديدم ، البته به زبانهاي ديگر كتابهاي بسياري داريم
Cults Inourmidst برادر گابريل من برخي از اينهايي كه معرفي نموديد رو خوندم هيچ كدوم از اين فرقه ها توي اون مباحث نيست! چرا؟ نمي دونم! بيشتر به تاريخ كليسا پرداختن تا به معرفي فرقه ها
یکی از اولین کتابهایی که درباره فرقه های بدعت گذار و خطرناک به چاپ رسید که حاوی هشدارهایی در رابطه با عضویت در اینگونه فرقه ها بود کتابی است که در سال 1917 به قلم ویلیام سی ایروین بود کهدر آن به ترویج الحاد توسط برخی از فرقه های بدعت گذار صحبت شده بود. وی لیستی از فرقه های بدعت گذار را در کتاب خود منتشر نموده بود فرقه های الحادی و فرقه های بدعت‌گذاری که از کتاب مقدس قدرت گرفته بودند از جمله مورمونها ، جیززاونلی ها ، شاهدان یهوه ، علم مسیحی و همچنین در کتاب خود از برخی از فرقه های وابسته به ارتباط با ارواح و جادوگری و بی خدایی نام برده بود.
یکی دیگر از کتب قابل توجه، کتاب هرج و مرج فرقه است که در سال 1938 توسط جان کارل ون بالن نوشته شد او فرقه ها را به دو دسته کلی تقسیم نمود ، دسته اول مسیحیان واقعی و دسته دوم فرقه هایی که ادعا می کنند مسیحی هستند.
هفده سال بعد اسقف والتر مارتین که یک مقام انجیلی پیشرو و یک مدافع سرسخت ارتدکسی بود در کتاب خود به نام ظهور فرقه ها ، cultism (فرقه گرایی) را این گونه تعریف می نماید:
Cultism (فرقه گرایی) پایبندی به آموزه متناقض با آموزه کتابمقدسی و ترویج تفاسیر غلط از کلام خداست. اسقف مارتین ، هر گونه انحراف عمدی از تفاسیر سنتی و آموزه های کتاب مقدسی را بدعت فرقه گراها می نامد. او همچنین معتقد بود که فرقه ها منشاء تولید بدعت هستند و همیشه نسبت به آموزه های اصلی ایمان مسیحی در تقابلند.
او برجسته ترین فرقه های بدعت گذار در عصر خود را در کتابش به این شرح نام می برد :
Big Quinque ، شاهدان یهوه ، کریستین ساینس مانیتور ، مورمونها ، کلیسای وحدت ، کلیسای روح گرایی ، علم آیینی ، همه این فرقه ها تثلیث و الوهیت عیسی مسیح را بر اساس دیدگاه کلیسای اولیه انکار می نمایند.
کلیساهای انجیلی مبارزه با فرقه گرایی (counter cult) و سازمانها و انجمنهای توابع آن با مطالعه تخصصی و تجزیه و تحلیل ، بنابر استنادات و شواهد ، فرقه های بدعت گذار را به دو دسته تقسیم می نمایند : 1- فرقه های بدعت گذار مدرن عصر حاضر 2- فرقه های بدعت گذار سنتی و قدیمی
دسته اول اصول اساسی مسیحیت تاریخی را انکار می‌کند. دسته دوم برخی از آموزه های مسیحیت سنتی را انکار کرده و هر آنچه را که انکار نموده با تلفیق یکسری آموزه های خارج از کلیسا و مسیحیت درآمیخته و به عنوان یک آموزه نوین به عضوهای خود ارائه و تعلیم می دهد.
رویکرد سازمان های counter cult (مبارزه با فرقه ای) انجیلی سه جانبه است: 1) تجزیه و تحلیل تاریخی از حقایق برجسته در ارتباط با ظهور سیستم های فرقه ای 2) ارزیابی دینی از آموزه های سیستماتیک فرقه‌ای 3) تضاد در دیدگاه الهیات کتاب مقدس با تاکید بر تفسیر سطحی کتاب مقدس و آموزه‌های بدعت‌آمیز.
برخی متخصصان فرقه شناس مسیحی چنین رویکردی را تندروآنه و بنیادگرایانه و رادیکال می‌دانند. برخی نیز مقابله با این مسئله از زوایای جامعه شناختی ، انسان شناسی و روانی را در برابر گروه های نشاندار شده به عنوان فرقه خواستارند ، چه بسا اینکه برخی از کشیشان و شبانان و ایمانداران خود با این گونه فرقه‌های نشاندار (شناخته شده به عنوان یک فرقه بدعت گذار) درگیر شده و آنها را به چالش کشیده اند.
یاد آور می شود که این تکثر در فرقه گرایی فقط به شاخه پروتستانها منتهی نمی شود بلکه شاخه های کاتولیک و ارتدکس هم همانند پروتستانها درگیر این موضوع فرقه گرایی هستند ولی پروتستانها بیشتر از دو شاخه دیگر درحال ریزش می باشند. به تازگی نیز مشاهده گردیده یهودیان هم درگیر این انشعابات فرقه گرایی شده اند. همین امر باعث شد که گروه هایی به نام (anti cult) (ضد فرقه) در بین جوامع تشکیل شود.
امور خانواده و فرقه ها
ايالات متحده ي آمريکا با تضمين قانوني آزادي ديني ، محل تولد و ظهور بسياري از جنبش هاي ديني جديد شده است. برخی از این فرقه ها در قرن نوزدهم ميلادي تشکیل شدند و گروه هايي هم در ايالات متحده سر‌برآوردند و در دهه 1960 و 1970 رشد سريعي را تجربه نمودند.
پلوراليسم ، هم زيستي فرهنگها و عقايد متفاوت ، درست از فردا روز پايان جنگ جهاني دوم (1939 - 1945) در اروپا و آمريکاي شمالي شديداً توسعه يافت. سربازان اشغالگر آمريکايي مستقر در ژاپن در معرض تعاليم ذن که مکتبي بودايي است که بر مدي تيشن و مراقبه تأکيد مي ورزد قرارگرفتند و پس از بازگشتن از ژاپن فرقه هاي ذن را راه اندازي کردند.
انديشمندان اين رشد را تا حدي متأثر از فضا وشرايط اجتماعي و نيز تغييرات سياسي ميدانند که در آن جوانان سبک هايي جدید را براي زندگي مي‌جستند. شايد مهمتر اينکه : رئيس جمهور ال. بي . جانسون در 1965 قوانيني را که به موجب آن مهاجرت از آسيا به ايالات متحده شديداً کنترل مي شد لغو کرد. در نتيجه ي اين الغاء شمار کثيري از مردم هند ، ژاپن ، کره ، و جنوب شرق آسيا به آمريکا وارد شدند.
در ميان مهاجران ، گوروها ، سووامي‌ها و مبلغيني که در پي تأسيس شاخه‌هايي از جنبش‌هاي ديني خود در آمريکا بودند ، وجود داشتند. اين جنبش ها عبارت بودند از : انجمن بين المللي کريشنا آگاهي (هارا کريشنا) از هند ، هيأت تبليغي نور مقدس که اکنون (الان ويتال) خوانده مي شود از هند ، کليساي اتحاد به رهبري سان ميونگ مون از کره ، در اوايل دهه 1970 هر کدام از اين گروه ها پيروانی را در ايالات متحده جذب نمودند.
در دهه 1960 جهان شاهد طلوع عصر جدیدی در تمایل به فرقه گرایی بود ، آنچنان که ، به نظر می رسید فرقه گرایی و تمایل به عضویت در یک فرقه در بین جوانان اروپایی و آمریکایی تبدیل به یک رقابت جدی شده بود. در این رونق ناگهانی و رویکرد غیر منتظره ، عرفانهای شرقی و ادیان آسیایی می‌رفتند که کم‌کم جای کلیساها را بگیرند ، مهمترین آنها دین هندو بر اساس فرقه ها و گروه‌های بودایی مبتنی بودیسم عرفانی بود. بیشتر اعضای جدید معمولا در اواخر نوجوانی و اوایل جوانی یعنی بین سن 18 الی بیست سالگی و از خانواده های طبقه متوسط شهری بودند.
این تعجب پدر و مادر به سرعت جای خود را به نگرانی در مورد فرزندانشان داد و پس از آن در میان خانوادها و اولیاء به ترس تبدیل شده بود. آنها فرزندان خود را به خاطر عضویت در گروه های مذهبی بیگانه از دست داده بودند. حالا اعضاء این فرقه ها افراد جدیدی با طرز نگاه و تفکر جدیدی شده بودند و همین امر باعث شد بسیاری از خانواده ها از هم متلاشی و گسسته گردد. خانواده ها فرزندان و حتی همسران خود را با عضویت در این فرقه ها عملا از دست داده بودند ، پدر و مادرها در جمع‌های خصوصی اعتراضی خود و در تنهایی های خود فکر می‌کردند چه چیز بدتر از این می تواند باشد؟!! از دست دادن فرزند به خاطر یک تفکر بیگانه!!
فرقه هاي ديني جديد و اديان جايگزين تمايل دارند که به وقت بي ثباتي اجتماعي بوجود آيند . آنها به اعضاي خود راه حل‌هاي روشني را براي مشکلات پيچيده ارائه مي دادند مانند : وعده ي نجات ، آمرزش گناهان ، رستگاری ، احساس امنيت ...
در دهه 1960 تب فرقه گرایی رشد فزاینده ای داشت ، بسیاری از جوانان و مردان و زنان ، خانه و خانواده و کار و یا تحصیلات خود را ترک کرده و عضو فرقه ای شده بودند و در آن فرقه به خدمت و یا تبلیغات به نفع منافع فرقه و یا رهبران فرقه مشغول بودند ، بطوری که افراد و مخصوصا جوانان تبدیل به یک ماشین فرمانبردار تبدیل شده بودند.
برای خانواده ها این بسیار عجیب و غریب و غیر طبیعی بود که فرزندان خود را تحت چنین تغییری سریع در ، نگرش ، رفتار ، و حتی لباس پوشیدن ببینند. ولی کسی که عضو فرقه شده بود خودش را عادی حس می نمود و احساس نمی‌نمود که رفتار و روش زندگی و عقایدش تغییر کرده بطوری که اطرافیانش متعجب شده اند ، فرد عضو قبول نمی نمود که راه و انتخابش اشتباه می باشد. خب حالا سوال پیش می آید چگونه یک فرد اینقدر عمیق تحت تاثیر چنین جریانات و تفکرات فرقه ای قرار می گیرد؟
جواب بسیار ساده است : 1- شرایط محیطی 2- ایمان سست خانوادگی 3- شستشوی مغزی
یک فرد با جمع این سه پارامتر قوای عقلانی خود را از دست داده و مطیع فرقه می شد. چند فرقه از این دست را برای شما نام می برم : مونیسم ، کریشنا ، فرزندان خداوند ، انجمن باران آخر ، انجمن برکت ، سیانتولوژی ، برانهامیسم ، پیروان معبد خورشید ، فالون دافا ، اکنکار ، پیروان معبد ست ، دان کوروش
اینها بدترین نوع فرقه ها محسوب می شوند که لغب (فرقه مخرب) را به همراه خود دارند ، اینها زندگی فردی و افکار شخص عضو را طوری تحت تاثیر و شستشوی مغذی قرار می دهند که فرد عضو زندگی خود را کاملا به رهبران فرقه تقدیم می‌کند.
مادارن اندوهگین و پدران خشمگین از اعمال (فرقه های خطرناک) و برای مقابله با (فرقه های مخرب) خودشان را سازماندهی نمودند و بر علیه تهدید جدی فرقه ها با یکدیگر متحد و سازمانی را به نام Anti-Cult Movement (ACM) - جنبش ضدفرقه (ACM) تاسیس نمودند و در اولین بیانیه خود خواستار جلوگیری از فعالیت فرقه های مخرب که تهدیدی برای خانواده ها و جامعه محسوب می‌شد شدند .
Deep Christians متأسفانه در زمان ما فرقه هایی که ادعا می کنند مسیحی هستند رو به افزایش است و باید بسیار مراقب بود.
کلام این مسیحیان را خوب معرفی نموده است ؛ گرگانی در لباس میش
Aivazian Vano خداوندا تو ما را از اسمان اعانت فرما واین انبیای کذبه وفرقه های که در نام تو ( عیسی مسیح )قومها را به انحراف میکشانند تو انها را برکتی مضاعف عنایت بفرما امین خداوند زنده است واگاه بر هر چیز امین
Ramtin Kamyar ما در دوراني زندگي مي كنيم كه دسرسي به اناجيل به سهولت صورت مي پذيره ، و كلام راستين خداوند هميشه با ماست ، اما متاسفانه ، دامنه فعاليت بعضي از فريبكاران كه خود را خادم به كلام ميدانند با ايجاد تفرقه بين ايمانداران ، به تيركي دامن مي زنند اينها همان فرزندان ابليس هستند. بايد در مقابل رشد تعاليم دروغين آنها بيستيم.
Joel Sedighi Khavidak بزرگی فرمود :کمی کمتر از پنجاه سال پس از آنکه قانون ایمان نیقیه نوشته شد، بیشتر از نیمی از کلیسهای آن زمان دوباره بدعت آریوس را پذیرفته بودند و الوهیت عیسی را نفی و انکار می‌کردند. تا اینکه این گفتۀ قصار رواج پیدا کرد که کلیسا بیش از یک نسل با بدعت و هلاکت فاصله ندارد، ما ایرانی ها و کلیسهای ایرانی هم از این قاعده مستثنی نیستند. البته در مورد ما فاصله از یک نسل به یک هفته تقلیل پیدا کرده است!!
Cults Inourmidst همينطوره برادر Joel Sedighi Khavidak 'گرامي مدتهاست كه بدعت گذاران در زمينه تعليماتي در ايران و در خارج از ايران بسيار فعالند و با تعداد بسيار كم تصاوير غير واقعي و بزرگنمايي هايي خاص را به روشهاي گوناگون از خود به نمايش گذاشته اند و جالب اينجاست كه تمامي شبكه هاي مسيحي فارسي زبان از اين بدعتگذاران هم دفاع كرده و هم حمايتهاي خاص بين المللي را به عمل آورده اند و براي اين كه به يك قضيه اي ضربه بزنند حاضر شدند تمامي كليساها و مشتاقان به عيسي مسيح در ايران را آلوده كنند به خزعبلاتي كه اين بدعتگذاران از خود تراوش ميكنند و هنوز هم هنوز است شبكه هاي فارسي زبان محبت و ست سون و نجات و محبت نيوز و برخي از اين راديوهايي كه براي مسيحيان فارسي زبان برنامه تهيه ميكنند از اينها دفاع ميكنند و يا اخبار اينها را پخش ميكنند ، به هر حال با حمايتهايي كه ظرف ده سال اين شبكه ها از اين فرقه هاي بدعت گذار به عمل اوردن و به نوعي اينها رو كمك كردن باعث شدن كه ضربات كاري رو به پيكره نو ايمانان وارد كنند و اذهان يك دنيا رو هم منحرف كنند و تازه تازه دارن متوجه ميشن كه عجب كاري كردن ، كاري كه باعث شد به اركان اصلي ايمان مسيحي ضربات سنگيني وارد بشه خدا به شما برادر گرامي بركت بده و خوشحالم مي بينم كه برخي از برادران و خواهران ايماندار هوشيار هستندو بااين فرقه ها و عملكرد بدعت گذارانه آنها آشنايي دارند
Joel Sedighi Khavidak دقیقا وقتی موسسه یا انتشارات ایلام عکس تمام قد جناب سرکرده جیزز اونلی های رشت و ... یعنی یوسف ندر خانی رو چاپ میکردن فرقه ضاله و کذبه و دروغین نبودند؟
همچنین محبت نیوز !؟
اخبارشون رو پوشش دادن یعنی پذیرفتن و قبول کردنشون و مشروعیت دادن بهشون . من نمیدونم این تلوزیون ها به کجا دارن میرن ...... به ترکستان یا ناکجا اباد ؟
Cults Inourmidst برخي از اشخاص رو ميشناسم كه تثليثي بودن و فريب اين فرقه ها رو خوردن و دليل ساده انگارانه اي رو بيان مي كردن و ميگفتن اگه اينها مورد قبول نيستند پس چرا تمام شبكه ها و وبسايتهاي مسيحي از اينها حمايت ميكنند و چرا هيچ كشيش و شباني در مورد اينها مورد بدي رو بيان نمي كنه يا اخطار نداده!!
خب همين سياسي كاري باعث ريزش خيلي از ايمانداران شد و باعث شد كه برخي به دام اين فرقه ها بيافتند
Joel Sedighi Khavidak منافع افرادی که سکوت میکنن در خطر می افتد . ممکن هست گربه شاخشان بزند . اگر در مورد این مارهای افعی و این طااعون ها حرفی بزنند و موضعشون رو مشخص کنند ممکن .........
Armiya Poorang برادر آیا کتابی جامع و کامل در مورد فرقه های بدعت گذار در مسیحیت داریم؟ اگه داریم لطفا معرفی کنید - خدا به شما برکت بده
Cults Inourmidst نه متاسفانه من كتاب جامع و كاملي را به فارسي نديدم ، البته به زبانهاي ديگر كتابهاي بسياري داريم
Cults Inourmidst برادر گابريل من برخي از اينهايي كه معرفي نموديد رو خوندم هيچ كدوم از اين فرقه ها توي اون مباحث نيست! چرا؟ نمي دونم! بيشتر به تاريخ كليسا پرداختن تا به معرفي فرقه ها
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر