۱۳۹۲ مهر ۲, سه‌شنبه

زندگي نامه برانهام و چگونگي روند رشد اين فرقه در جهان و مخصوصا ايران (بخش اول)

مقدمه : به دليل حجم زياد تاريخچه و سرگذشت رهبران برانهاميست ، حجم بالاي تعاليم و آموزه‌هاي غلط اين فرقه ، همچنين به دليل اين كه ویلیام ماریون برانهام چندين نهضت راه اندازي نمود و به دنبال او پسران وي و شاگردانش هر كدام جداگانه جنبشها ، موسسات و مراكز برانهاميستي خاصي را تشكيل دادند و همه اين مطالب در يك جا نمي‌گنجيد اين مقاله تحقيقي و تشريحي در چندين بخش درج مي‌گردد.
نهضت خدمت شفا یا موسسه میسیونری شفا برانهام (Branham's Healing Ministry) (1946) ، نهضت باران آخر (The Latter-Rain movement) بین سالهای (۱۹۴8 تا ۱۹52) ، نهضت پسران ظاهرشده خدا (Manifested Sons of God) (۱۹۶۵) انجمن اوانجليستي ويليام برانهام (William Branham Evangelistic Association) که به آن ، به اختصار (WBEA) می‌گویند ، در سال (1965) ميلادي تاسیس و در حال حاضر پسر بزرگ ویلیا برانهام به نام بیلی پائول برانهام (Billy Paul Branham) مسئول این انجمن می باشد. اینان چهار گروهی بودند که توسط ویلیام ماریون برانهام (William Marion Branham) آغاز بکار کرد و به سرعت پيروان زيادي جذب نمود، نام مکتبی که ویلیام برانهام ایجاد نمود (Branhamism) است ، به پیروان این مکتب (Branhamites & Branhamist) می‌گویند. این فرقه به نامهای فقط عیسی (Jesus Only) ، کلیسای برانهامیستی (Branhamist Church & Branhamites Church) ، کلیسای پیغام (The Message) ، کلیسای لائودیکیه (Laodicea) ، کلیسای پیغام آخر (The End Message Church) ، کلیسای زمانهای آخر (the Last Church Age) ، کلیسای اوانجلیستی (Evangelistic Church) ، ایمانداران بین المللی توسان (Believers International, Tucson) ، مسیحیان از نو تولد یافته (Evangelical Christianity) ، مجمع کلیسای ایمان (Faith Assembly Church) ، يگانه انگاران پنطيكاستي (Oneness Pentecostal) ، كليساي انجمن اوانجليستي خدا (Church of God Evangelistic Association) و كليساي برانهاميستها (Branhamist Church & Branhamites Church) ، و از طرف برخي از رسانه هاي فارسي زبان مسيحي دگراندیشان مذهبی نیز شناخته می شود. ویلیام برانهام با الهام گرفتن از آموزه های الحادی و کفرآمیز ، تفاسیر و آموزه های جدیدی را به نام "مکاشفه خداوند بر من" وارد کلیسا نمود. او به دلیل دوران کودکی سختی که پشت سر گذارده بود از زنان متنفر بود ، وقتی هم که ازدواج نمود کمتر موقعی پیش می‌آمد که کنار همسرش باشد و همین موضوع باعث شد که وی تعلیم زنای مار با حوا را که از مکاتب الحادی و کفرآمیز بت پرستان در زمان ایلیای نبی و اخاب بود را وارد آموزه های کلیسایی کند ، او در موعظه های خود به شدت زنان را با تفاسیر غلط مردسالارانه از کتاب مقدس متهم و تحقیر می نمود. وی بسیاری از تفاسیر کتاب مقدسی را تغییر داد ، او معانی ، مفاهیم و تفاسیر جدید بدعت آمیزی را وارد کلام نمود. وی به شدت بر ضد تثلیث ، صلیب و كليساي كاتوليك و ارتدوكس بود ، او پسر خدا بودن عیسی مسیح را انکار می نمود ، ویلیام برانهام حتی بر موی سر ، ناخن ، لباس‌های بیرون ، لباس‌های زیر زنان و مردانه ، موی مردان ، دستورات خاصی را صادر می‌نمود . او یک بار در جلوی چشم حضار ، کتاب مقدس را به بیرون پرتاب کرد و گفت دعا می‌کنم خداوند به من انجیل جدیدی بدهد. وي یکی از آرزوهایش این بود که انجیل جدیدي مانند مورمون‌ها ، شاهدین یهوه و سیانتولوژیست‌ها ابداع کند ، او بر اساس باب چهارم کتاب ملاکی در عهد قدیم خود را ایلیای نبی نامید و بعد از مدتی بر اساس عهد جدید عبرانیان 8:13 خود را همان مسیح دیروز و امروز نامید. او یکی از برجسته ترین رهبران لژهای فرماسونری با لقب جادوگراعظم بود که نشانش عقاب طلایی می باشد و هم اکنون قبر وی به صورت هرمی شکل است و بر قله هرمی آن یک عقاب طلایی نصب گردیده است. او در طی موعظه‌هاي خود به همه کلیساها توهین می‌نمود و آنها را شیطانی می خواند ولی هرگز جوامع مخفی و لژهای فرماسونری را که در آن زمان به شدت فعال بودند شیطانی خطاب ننمود و هرگز از آنها حرفی به میان نیاورد. وی آموزه تثلیث ، تعمید و برخی دیگر از عقاید کلیساهای تثلیثی را شیطانی خواند ، و گفت همه آنها در بابل گناه و خارج از بدن مسیح قرار گرفته اند. او تعلیم می‌داد که جهنم ابدی نیست و تو هر کاری کرده باشی و پس از مدتی آن را دوباره و دوباره تکرار کنی خون عیسی پس از هر بار توبه شخص توبه کننده را می‌بخشد. برانهام براي پيروانش خوردن تخم مرغ را ممنوع اعلام كرده بود. او رهبري کاریزماتیک و به شدت اقتدارگرا بود ، این فرقه را می‌توان جزو فرقه های کاریزماتیک و آخر زمانی ، در رده فرقه هاي روزقيامت دسته بندی نمود. ویلیام برانهام فردی تنبل ، خوشگذران ، خودپسند و مغرور بود. او يك شكارچي بود كه براي تفريح و خوشگذراني با دوستان خود در حالي كه ويسكي مي نوشيد به شكار ميرفت و سرودهاي مذهبي مي‌خواند. برانهام با شستشوی مغزی و استفاده از تاکتیک‌های کنترل ذهن بر روی اعضاء فرقه خود از آنها بهره کشی نموده و از طریق آنان مخارج مالی خود ، خانواده و همسفران سفرهای ‌بشارتی‌اش را تهیه می‌نمود. او بارها به شیادی و کلاه برداری متهم گردید که به دلیل نداشتن مدارک کافی در همان سطح روزنامه ها و جراید باقی ماند. پیروان برانهام افرادی خشن و منزوی هستند که دائما سخنان وی را به طرق مختلف بیان می‌کنند و بیشتر برای اجرای مراسم مذهبی خاص خود در خانه ها جمع می‌شوند و نوارهاي ظبط شده و يا ويدئو هاي برانهام را نگاه ميكنند و اگر هم كسي بخواهد موعظه اي داشته باشد از روي موعظه هاي برانهام نت برداري نموده و سخنان وي را موعظه مي‌كند. اکثر پیروان او را اهالی زادگاهش و چندین کشور عقب افتاده آفریقایی مانند کنگو ، زئیر و چندین شهر کوچک در آلمان ، ایران و ترکیه تشکیل می‌دهند. برانهام جزو اولين تلوانجليست‌هايي بود كه براي تبليغ و بشارت از تلويزيون استفاده نمود. او به شدت معتقد بود تعميد فقط در نام عيسي مسيح صحيح مي باشد و تعميد در نام پدر پسر روح القدس غلط و باطل است و كساني كه بر اساس متي 28 : 19 تعميد گرفته اند بايد از نو تعميد بگيرند ، و اگر در نام عيسي مسيح تعميد نگيرند جهنمي مي‌شوند. او معتقد بود تثليث علامت وحش يا شيطان است. وي ادعا مي نمود كه فرشته هفتم يعني فرشته كليساي لائودكيه مي باشد. برانهام ادعا نمود كه هفت مهر مكاشفه را باز نموده و بر اين اساس كتابي به نگارش در آورد. او پيشبيني نمود كه در سال (1977) آخر زمان است و دنيا نابود مي شود. ويليام برانهام در سال (1955) اعلام نمود كه شهر لسانجلس تا قبل از (1977) نابود خواهد شد و كل شهر در زير آب فرو خواهد رفت. در سال (1962) وي نبوت مي‌كند هيچ انساني هرگز نمي تواند پا به كره ماه بگذارد. او باز هم پيشگويي مي‌كند در سال (1948) و (1953) واتيكان توسط بمب افكن‌هاي شوروي بطور كامل نابود خواهد شد.
در اينجا به خلاصه اي از زندگي ويليام برانهام مي‌پردازيم.
هنگامی که ویلیام ماریون برانهام به دنیا آمد ، مادرش 19 ساله و پدرش 25 ساله بود ، وی به تاریخ شانزده آوریل 1909 در شهر بورکسویل کنتاکی در کشور آمریکا به دنیا آمد. برانهام از ابتدا ادعاهای عجیبی می نمود. وی ادعا می‌کرد خوابهای 18 ماهگی خود را به خاطر می‌آورد و در سن سه سالگی پرنده‌ای با او سخن گفته است. همچنین او ادعا می‌کرد در سن هفت سالگی هنگامی که در زیر یک درخت سفید رنگ قرار داشت گردباد کوچکی شاخ و برگهای درختي را به حرکت درآورد و توجه او را به خود جلب نمود و از میان آن گردباد صدای شخصی را شنید که به وی تذکر می‌داد هیچ وقت شراب منوش، دخانیات مصرف مکن ، که در آینده کاریست که باید انجام دهی !! ادعاهای برانهام پایانی نداشت و در هر موعظه ادعایی عجیب می‌نمود وي خاطره‌ای از سن ده سالگی خود تعریف می‌نماید و مي‌گويد: من را به یک کلیسای بابتیستی کوچکی (Opossum Kingdom Baptist Church) بردند که یک واعظ دوره‌گرد آنجا بود. کار واعظ این بود که هر 2 ماه یک بار به آنجا می‌آمد و آنها به او هر سال یک کیسه کدو تنبل به همراه چیزهای دیگری می‌دادند. واعظ فرصتی پیدا کرد و برای من به عنوان یک پسر کوچک دعا کرد و این اولین سفر کلیسایی من بود. او در سن 18 سالگی ادعا می‌کرد که دو مرتبه در جنگل ، صلیب نورانی دیده است که با وی به زبان بیگانه سخن می‌گفت. ویلیام برانهام در سن بیست سالگی پس از دیدن رویاهای بسیار و بهبودی یافتن از یک بیماری سخت توبه می‌نماید و در سن بیست و چهارسالگی ادعا می‌کند که صداهایی که در کودکی شنیده بود ، همواره در تمامی مراحل زندگی اش همراه وی بوده و او را راهنمایی می‌کرده. برانهام همچنین ادعا می کرد که دو مکاشفه از خدا دریافت نموده یکی در کنار یک رود خانه و دیگری در حین مأموریتی که برای موعظه می رفته است. در همان سال یعنی در یازده جون (1933) در عصر یکشنبه‌ای در تابستان ، او که مراسم تعمید را در رودخانه‌ی اوهایو انجام می‌داد ستاره‌ای نورانی نازل شده با صدای باد بر روی ویلیام برانهام به عنوان یک نبی قرار گرفت. (به گفته پیروان وی یعنی برانهامیست‌ها كسي اين واقعه را شهادت نمي دهد بجز پيروان وي) در سن 25 سالگي در تاريخ ٢٢ ژوئن (١٩٣۴) ويليام برانهام با زنی به نام هاپ برامباچ ازدواج مي‌كند و در سن 26 سالگي به تاريخ ١٣ سپتامبر (١٩٣۵) صاحب فرزند پسری می شود که نام وی را بيلي پائول برانهام می‌گذارد و در سن 27 سالگي به تاريخ ٢٧ اكتبر (١٩٣۶) صاحب فرزند دختری می‌گردد که نام او را شارون رُز می‌گذارد. او در سن 27 سالگي به سال (١٩٣۶) پيشبيني (نبوت) مي‌كند كه در سال (1937) رودخانه اهايو طغيان مي نمايد. چارلز برانهام ، پدر ويليام برانهام در تاريخ ٣٠ نوامبر همان سال در سن ۵٢ سالگي فوت مي‌كند. ویلیام برانهام در سال (1937) متعاقب سيل اهايو ، همسرش هاپ برامباچ را به دلیل بیماری سل از دست می‌دهد و چهار روز بعد دخترش شارون رُز هم فوت می‌کند. برانهام به دليل اين واقعه ناگوار تصميم مي‌گيرد كه با اسلحه به شقيقه خويش شليك كند و خودكشي نمايد و در هنگامي كه داشت دعاي عشاي رباني را مي‌خواند به شقيقه خود شليك نمود ولي اسلحه عمل نكرد. برانهام می‌گفت که خدا همسر و دخترش را به خاطر قطع مشارکتش با پنطیکاستی ها از او گرفت. ویلیام برانهام پس از دست دادن همسر و دخترش ، در تاریخ 23 اکتبر (1941) یعنی چهار سال پس از فوت آنها در سن سی و دو سالگی ، با شخصی به نام مدا ازدواج مي نمايد ، وی اعتقاد داشت که این زن یعنی همسر دومش هدایتی ویژه برای او دارد ، به دنبال این ازدواج او تبليغات خود را در راديو و تلويزيون به عنوان اولين تلوانجليسها شروع كرد همچنين وي در سن سی و هفت سالگی به تاريخ 21 مارس (1946) صاحب دختري به نام ربكا شد. در همين سال به تاريخ 7 مي (1946) وي ادعا مي‌كند كه بارها بهشت را ديده و روحي بر او نازل شده و از وي خواسته تا خدمتش را آغاز كند. وي در اين سال موسسه كوچكي را بطور غير رسمي با نام خدمت شفا تاسيس نمود. او در اين سال چندين روز به يك غار ميرود و ادعا مي‌كند كه روحي بر او ظاهر مي‌شود و مي‌گويد كه خدا به او عطایاي شفا بخشيده و او را مي فرستد تا مردم را شفا دهد. روح به او مي‌گويد كه اگر صادق باشد و طوري صحبت و عمل كند كه مردم او را باور كنند آنگاه هيچ چيز حتي سرطان هم نخواهد توانست در مقابل دعايش بايستد. روح يا فرشته به او مي‌گويد همانطور كه خدا به موسي دو علامت داد تو هم دو نشانه داري ، يكي شفا و دومي مكاشفه اسرار قلبي مردم (ديدن اسرار و مشكلات مردم) . وي ادعا مي‌نمايد كه صدها ملاقات اينچنيني با آن روح يا فرشته داشته و در ملاقاتهايش از ترس و وحشت فراوان به حالت فلج در مي‌آمده. برانهام هرگز نام اين موجود غيبي را نگفت ، چون خود وي هم نمي دانست. هروقت كه اين موجود غيبي و ماورايي حضور داشت او مي توانست شفا دهد و در نبودش برانهام قادر به شفا دادن نبود. برانهام ادعا ميكرد كه اين موجود غيبي همان عيسي مسيح است كه در عهد عتيق با ابراهيم در تماس بود. در تاريخ (1947) برانهام سی و هشت ساله همراه با همكارانش در وانكور كانادا جلسات بشارتي (فرا فرقه اي) (Time Sect) به مدت دو هفته تشكيل داد كه در شهرهاي مختلف انجام شد و حدود هفتاد هزار نفر شركت كننده داشت. اين جلسات همراه با آيات و معجزات بود و در همين موقع بود كه برانهام تعليم باران آخر را از عهد عتيق يوئيل 2: 23 (اي پسران صهيون در يهوه خداي خويش وجد و شادي نماييد ، زيرا كه باران اولين را به اندازه اش به شما داده است و باران اول و آخر را در وقت براي شما بارانيده است) آغاز كرد و جنبش "باران آخر" يا "نئو پنطيكاستي" (Neo Pentecostal) را پايه گذاري كرد. برانهام به پيروانش وعده داد که خدا کلیسایش را بازسازي خواهد کرد و مشکل فرقه ها را که علامت وحش در کتاب مکاشفه است ، حل خواهد نمود. هر کس که به فرقه هاي کلیسایی ملحق شود "علامت وحش" را پذیرفته است. برانهام گفت عامل هر گناهی که در پنطیکاستی های جیززاونلي (Jesus Only Pentecostals) وجود دارد از یک زن سرچشمه می‌گیرد که پائین ترین درجۀ مخلوقات خداست ، سپس به وضوح تعليم ضد تثليث را موعظه كرد و كليساهاي تثليثي را فاحشه هاي كوچك و كليساي كاتوليك و پاپ را فاحشه بزرگ و ضد مسيح خواند. در تاريخ ٢۴ ژانويه ١٩۵٠ وقتی او چهل و یک ساله بود ستون آتشي از بالاي سرش عكسبرداري شد. بسياري آن را حقه عكاسي و فريب دانستند و بسياري هم وي را خادم شيطان لقب دادند كه شيطان به وي كمك نموده و بسياري هم به وي و موعظه هايش ايمان آوردند. در همين سال همكاران وي ادعا نمودند كه برانهام پسر بچه اي مرده را در فنلاند زنده نمود. بعد از پخش اين خبر افراد ثروتمند و مشهور راهي ديدار با وي شدند از جمله مي توان به فلورانس نايتينگل ، پادشاه انگلستان جرج ششم و برخي از سناتورهاي كنگره آمريكا اشاره نمود. در تاريخ ١٩ مارس (١٩۵١) وقتی چهل و دو سال داشت دخترش سارا متولد شد. در همين سال وي به آفريقاي جنوبي سفر كرد و در 12 شهر آن گردهمايي های بزرگی برگزار كرد و در سن چهل و پنج سالگي به تاریخ 19 سپتامبر (1954) وي به هندوستان رفت و چندين گردهمايي نیز در آنجا برگزار نمود. برانهام چهل و شش ساله در تاريخ مي (1955) به سوئيس رفت و در جلسه ای که برگزار نموده بود عكاسی از وي عكسی گرفت و نوری در تصویر بر روی شيشه پنجره ، پشت سر برانهام منعکس شد ، برخي آن نور را همان ستون آتش استنباط نمودند و برخي با اين شايعه مخالفت كردند و گفتند فقط نور فلاشي است كه هنگام عكسبرداري بر روي شيشه افتاده و دوباره اختلافات بين شركت كنندگان و روزنامه ها و مجلات و راديوهاي موافق و مخالف درگرفت. ویلیام برانهام در 19 مي همين سال از همسر دومش صاحب پسری شد که نام او را جوزف گذاشت. در تاريخ 16 ژانويه (1956) وي که حالا چهل و هفت ساله شده بود با چندين نطق ملت آمريكا را به توبه فرا خواند و در 8 آوريل همين سال وي ادعا نمود كه فرشته يا روح به او وعده داده كه خدمتش در 3 مرحله به اوج خودش مي‌رسد و برانهام ادعا مي‌نمايد كه خدا در حال آماده كردن اوست. وی در سال (1957) در سن چهل و هشت سالگی به همراه يارانش ادعا مي نمايد كه 5 نفر كه مرده بودند توسط وی دوباره زنده شدند. همچنین اين شكارچي پير اينبار به جاي كشتن ، در سن پنجاه سالگی به سال (1959) ادعا مي‌نماید كه در تاريخهاي 8 اكتبر و 7 نوامبر و اول سپتامبر دو سنجاب و يك ماهي را زنده نموده و شفا داده است. در تاريخ 8 مي (1960) وقتی پنجاه و یک ساله شد ادعا نمود كه او در اتاقش صداي فرشته هايي كه سرودهاي روحاني مي خوانند را مي‌شنود. او همچنين ادعا نمود كه صدايي به وي مي‌گويد دوست داري آن سوي پرده زمان را ببيني؟ در 20 الي 24 جولاي در لاكپورت كاليفرنيا عكاسي از وي چند تصوير مي‌گيرد و باز ادعاهاي تكراري از هاله نور و ستون آتش و جنجال بر سر آن در قبول يا ردش و يا خراب شدن نگاتيوها شروع مي‌شود. پيروانش در دفاع از مافوق طبيعه بودن برانهام براي منكرين او عهد عتيق حزقيال باب يك آيات 26 الي 28 را مثال مي‌زدند. (و بالاي فلكي كه بر سر آنها بود شباهتِ تختي مثل صورت ياقوت كبود بود و بر آن شباهتِ تخت، شباهتي مثل صورت انسان بر فوق آن بود. و از منظر كمر او بطرف بالا مثل منظر برنج تابان، مانند نمايش آتش در اندرون آن و گرداگردش ديدم. و از منظر كمر او به طرف پايين مثل نمايش آتشي كه از هر طرف درخشان بود ديدم. مانند نمايش قوس قزح كه در روز باران در ابر مي باشد، همچنين آن درخشندگي گرداگرد آن بود. اين منظرِ شباهتِ جلال يهوه بود و چون آن را ديدم، به روي خود درافتادم و آواز قائلي را شنيدم). در اوائل دهۀ (1960) همکاري و حمایت رهبران کلیساهاي پنطیکاستی از برانهام برداشته شد و ميان گروه جيزز اونلي و پیروان برانهام نزاع‌های متعددی در گرفت و روابط میان این دو گروه تیره گشت. برانهام کتاب مكاشفه هفت دوره كليسا را در تاريخ ۴ دسامبر تا ٨ ژانويه (١٩۶١) در خيمه برانهام در جفرسون ويل ، اينديانا به پایان رساند این کتاب یکی از مهمترین آموزه‌های وی نزد پیروانش می‌باشد. برانهام پنجاه و دو ساله در تاريخ سپتامبر (1961) روياي گوزن كانادايي و پوست خرس نقره‌اي گريزلي را دید و تفاسیر خودش را نسبت به این خواب‌ها برای پیروانش ارائه نمود. در همين سال مادر وي درگذشت. او که حالا پنجاه و سه سال داشت در تاريخ 9 ژوئن (1962) ادعا مي‌كند كه سايه مرگ بر بالاي سر يك دختر را دیده است و به دختر حاضر در جلسه هشدار می‌دهد و عكاس وی که از پیروان او می باشد بلافاصله عكس مي‌گيرد و سایه ای در عکس را به همگان نشان می‌دهد و می‌گوید این سایه مرگی است که برادر برانهام دیده و تشخیص داده. او در سال (1963) حالا که پنجاه و چهار سال دارد به غرب آريزونا می‌رود و ادعا می‌نماید كه به وي الهام شده به سمت غرب به كوه‌هاي كاتالينا برود چون خدا مي‌خواهد با وي صميمانه گفتگو كند ، سپس او ادعا نمود طبق عهد عتيق ملاکی باب 4 (اينك من ايليّاي نبي را قبل از رسيدن روز عظيم و مَهيب خداوند نزد شما خواهم فرستاد) و عهد جديد مکاشفه 3:11 (و به دو شاهد خود خواهم داد كه پلاس دربر كرده، مدّت هزار و دويست و شصت روز نبوّت نمايند) اعلام کرد که روح الیاس بر اوست و نبی روزهاي آخر می باشد و همچنین می‌گوید: البته این چیزیست که فرشتۀ خدا بر او مکشوف کرده است !!. این ادعا باعث جدایی و فاصله گرفتن بسیاري از پنطیکاستیها از او شد. در 24 اكتبر همين سال وي مدعي شد كه صدايي او را به بازگشت به كوهستان فرا خوانده است و او از صدا اطاعت نموده و به کوهستان می‌رود. در ٢٧ نوامبر نیز وي مدعي می شود كه براي خواهرش دعا كرده و او را از يك تومور تخمداني كه در بالاي رحم او بوده ، نجات و شفا داده است. برانهام در سن پنجاه و پنج سالگی به تاريخ مي (1964) ادعا می‌نماید كه فرشته براي او حامل يك ماموريت و پيام شفا دهنده الهي براي جهان است. در اين سال بيشتر واعظين و روزنامه ها و مجلات به او حمله مي‌كردند و از بسياري از جوامع مسيحي طرد شده بود. در 8 مارس همين سال در درب عقبي كليسایي در بندر دبليو گرانتزسول دالاس تگزاس ، عكسی از وی گرفته و لكه سفيدي روي يقه كتش ديده می شود ، باز بين دو گروه پيروان و منكران برانهام سر تقلبي و يا راست بودن و يا از شيطان بودن و از خدا نبودن اين لكه سفيد بحث در می‌گیرد. ویلیام برانهام در سن پنجاه و شش سالگی بسيار تلاش نمود تا رابطه خود را با سایر رهبران پنطیکاستی مخصوصا رهبران کلیساهای متحد پنطیکاستی (United Pentecostal church) به اختصار (UPC) احیا كند ولي بدلیل مرگ نابهنگام وی بی نتیجه ماند. ویلیام برانهام در تاريخ 18 دسامبر (1965) در راه جفرسون ویل ایندیانا بود تا در مورد (ردپای شیطان) موعظه کند که در اثر تصادف با اتومبیل یک راننده مست به شدت زخمی و راهی بیمارستان شد و در ساعت 17:49 به تاریخ 24 دسامبر در همان بیمارستان فوت نمود. کشیشان و رهبران معتقد به او ، روزها بر سر جسد وي دعا کردند تا شاید زنده شود اما فایده اي نداشت. بسیاري از پیروانش باور داشتند که او همان ايلياي نبي است و برخی هم فکر می‌کردند از یک باکره متولد شده و مسيح دوم است و انتظار داشتند که پس از سه روز از مردگان برخیزد. پيروانش مدعي هستند كه برانهام سال مرگش را پيشبيني كرده بود. محل دفن ويليام برانهام را خواهرش تعيين و مشخص نمود ، او در ایندیانا به خاک سپرده شد. قبر وي به صورت هرم فراعنه مصر است با این تفاوت که بر بالاي هرم مقبره او ، يك عقاب طلايي قرار دارد. هر سال در عيد پاك پيروان ويليام برانهام بر سر مزار او جمع مي شوند. بسياري معتقدند كه ويليام برانهام يك فراماسونر بوده است و با انجمن هاي مخفي فراماسونري (Freemasonry) همكاري داشته ، چندين بار از وي در اين زمينه سوال مي شود اما او هرگز رد يا انكار نمي‌كند ولي بارها از روشن نمودن اين مطلب طفره مي رفته است. ویلیام برانهام در موعظه‌های خود درباره همه چیز سخن می‌راند ... و حتی درباره سیاست ، یا جنگ جهانی دوم ، یا کلیساهای منحرف ، یا فرقه های منحرف و یا ادیان مختلف ولی او با این که در جراید و در شایعات و در صحبتهای روزانه آن زمان غرب یکسره درباره فراماسونها ، ماسونها و جوامع فراماسونری مطلب می‌شنید ، اما هرگز درباره آنها سخن نگفت و یا اظهار نظری نکرد. شواهد بسياري نشان مي‌دهد وي عضو برتر يك لژ فراماسونري بوده و هميشه از طرف فراماسونها حمايت مي‌گرديد است. شايعاتي در بسياري از اخبار مستند ديده مي‌شود كه وي در اواخر عمرش به دليل اختلافاتي كه در لژ براي بدست آوردن رهبري لژ پيدا مي‌كند بر اثر تصادف ساختگي (سانحه رانندگي) كشته مي‌شود ، برخی نیز او را شهید شده به دست فراماسونرها می‌دانند ، برخی هم او را در ردیف اول رهبران لژ فراماسونری قرار می‌دهند و می‌گویند: رهبران مذهبی سیاسی فراماسونها در نیمه قرن هجدهم تا اوائل قرن بیستم به ترتيب ، چارلز تیز راسل (Charles Taze Russell) موسس شاهدان يهوه ، قاضی جوزف رادرفورد (Joseph F. Rutherford) ، جوزف اسمیت (Joseph Smith) رهبر و موسس فرقه مورمون ، ویلیام برانهام رهبر و موسس تفكر برانهاميستي می‌باشند. در چندین مقاله و کتاب هم از ویلیام برانهام به عنوان خبرچین کوکلاس‌کلان (Ku Klux Klan) به اختصار (KKK) نام برده شده است. قبر وي به صورت يك هرم است كه بالاي آن يك عقاب طلايي وجود دارد ، بسياري اين را نشانه و مهر تاییدی بر ماسون بودن وی مي دانند و عقاب طلايي كه بر روي هرم مقبره وی قرار گرفته است را ، نشانه جادوگر انجمنهاي مخفي ماسوني ، معرفي مي كنند.
دنباله مطلب در بخش دوم - sam ronik

Carol Moon : I LOVE THIS MESSAGE! THATS RIGHT AND I CONGRATULATE YOU THAT YOU PUT THIS FOR THE PEOPLE TO UNDERSTAND BUT FALSE PROPHET! ! THANK YOU SO MUCH MY WONDERFUL BROTHER Cults Inourmidst AND GOD BLESS YOU FOREVER! !!

Nahid Bahramian : KHODAVAND RA SHOKR MIKONAM BARAYE VOJODE SHOMA AZIZAN,KE BA JAMAVARYE IN ETELA'AT KE KHEYLIHA RA BE BIRAHE MIKESHANAD VA BA KHANDANE IN MAJMOEH AZ BEDATHA KHEYLY AZ IMANDARAN AGAHY PEYDA MIKONANAND AZ IN BEDATHAYE KHATARNAK!!!!

Heavenly Man : قسمتی از مقاله بالا
برانهام از برجسته ترین رهبران لژهای فرماسونری با لقب جادوگراعظم بود که نشانش عقاب طلایی می باشد و هم اکنون قبر وی به صورت هرمی شکل است و بر قله هرمی آن یک عقاب طلایی نصب گردیده است.
نوشتار خودم: در جای دیگر هم به این موضوع اشاره مبسوط نموده ام در چندین مسیج در چند سال گذشته دو تا از رهبران این فرقه به من گفتند که تو را جادو کرده ایم و از این حرفها و من رو با این مسائل تهدید کردند
ولی در همین جا می گویم که نیروهای شرارت را باطل اعلام می کنم و خون عیسی مسیح تمام گناهان من رو کفاره کرده و در محافظت و مراقبت دائمی خداوند و پری روح القدس او زیست می کنم

Jamshid Nahavandi : dorood bar shoma azizane khodavand va sepasgozaram az mataleb amozandaton,amin ke khodavand be shoma azizan barekat bede ke daste in shayatine msihi nama ra ro mikonid

Heavenly Man : قسمتی از مقاله بالا
اکثر پیروان برانهام را اهالی زادگاهش و چندین کشور عقب افتاده آفریقایی مانند کنگو ، زئیر و چندین شهر کوچک در آلمان ، ایران و ترکیه تشکیل می‌دهند.
نوشتار خودم
در یکی از پستهای قبلی خودم هم اشاراتی به رهبران این فرقه کاذب و منحرف در ایران داشته ام که رهبران فرقه منحرف برانهم در ایران سه شخص کنگو برازویلی هستند که الان کشورشان در آفریقا تجزیه شده و به دو کشور جدا از هم تبدیل شده با نام های کشور کنگو و کشور برازویل . این سه شخص که فارسی رو هم خوب نمی توانند صحبت کنند و تپق هم می زنند با نامهای فیروز صادق خانجانی با نام مستعار آندرانیک و بهروز صادق خانجانی و شیرین صادق خانجانی بوده که به گواه چهار شاهد فیروز صادق خانجانی از مشکلات روحی و انزوا گرایی رنج می برد. همان طور هم که می دانید کنگو برازویل قبلا مستعمره کشور فرانسه بوده به همین دلیل این اشخاص به زبان فرانسه مسلط می باشند

Heavenly Man : اما در مورد نبوت دروغین برانهام در مورد این که هیچ انسانی نمی تواند پا بر کره ماه بگذارد
قسمتی از مقاله بالا
در سال (1962) برانهام نبوت مي‌كند هيچ انساني هرگز نمي تواند پا به كره ماه بگذارد
اما 7 سال بعد از نبوت دورغین برانهام و چهار سال بعد از مرگ این نبی دورغین ، در 21 ژانويه سال 1969 .م نيل آرمسترانگ تو دهنی بزرگی به برانهام زد با پا نهادن بر کره ماه
http://dopstane.blogfa.com/post/12

Cults Inourmidst : برادر هونلي عزيز و گرامي دقيقا درست فرموديد و با شما موافقم ، متون شما رو در مورد برانهاميستها با دقت مطالعه كردم و در تاريخچه برانهاميستهاي ايراني از مطالب شما استفاده شده و در انتها تمامي منابع با دقت ذكر خواهد شد . خدا به شما بركت دهد.

Heavenly Man : اما سم عزیز در مورد سطح سواد برانهمیستهای کنگویی که در ایران فعالیت می کنند تا قبل از خروج از ایران فاقد هر گونه تحصیل الهیاتی بوده اند الان ولی یکی از دوستان فرمودند برخی از دوستانشان در کانادا که اونها الان رد کردند یوپی سی رو برایشان مدارک الهیاتی تقلبی دست و پا کرده است تا جایی که میدانم دو دهه ای که این برانهمیستهای کنگویی که نامشان در بالا درج شده شیرین صادق خانجانی ترک تحصیل کرده در دوره راهنمایی و دلیل آن هم تمسخر هم کلاسی ها عنوان شده بود به دلیل رنگ پوستشان و بهروز هم همین طور

Cults Inourmidst : در مورد مدركي كه يو پي سي براي اينها تهيه كرده بود من تحقيق كردم خبر موثق بوده ولي به دليل اينكه آبروي يو پي سي زير سوال مي رود ايشان انكار ميكنند كه چنين عملي انجام داده اند

Heavenly Man : بله دوست عزیز سم جان در نوار ویدیویی که وجود داره خود یوسف ندر خانی که در ایران دوره راهنمایی رو به پایان برده اعلام می کنه که دوستانش د ارند از کانادا براش مدرک الهیاتی می گیرند

Cults Inourmidst : چون رهبران فارسي زبان يو پي سي با توجه به حمايتهاي گسترده اي كه در آمريكا ، كانادا ، آلمان ، سوئيس از اين فرقه به عمل آوردن انكار ايشان را سختر ميكند و بهتر است كه حقيقت را بگويند و انكار نكنند ، من در تاريخچه اي كه از برانهاميستهاي ايراني در قسمتهاي بعدي درج خواهم كرد به تفصيل به اين موضوع مي پردازم

Heavenly Man : قسمتی از مقاله بالا
ويليام برانهام در سال (1955) اعلام نمود كه شهر لسانجلس تا قبل از (1977) نابود خواهد شد و كل شهر در زير آب فرو خواهد رفت.
---------------
اعلام هواشناسی کنونی شهر زیبای لس آنجلس در ایالت کالیفرنیای آمریکا می تونید از اینجا آب و هوا و درجه رطوبت و گرمای این شهر رو ببینید فکر می کنم ایرانی نباشه که در این شهر فامیل و یا خویشاوندی نداشته باشه
http://weather.mirbig.net/...

Heavenly Man : قسمتی از مقاله بالا
برانهام باز هم پيشگويي مي‌كند در سال (1948) و (1953) واتيكان توسط بمب افكن‌هاي شوروي بطور كامل نابود خواهد شد.
نوشتار خودم: اما در مورد نابودی واتیکان که یک نبوت کذب از سوی نبی کاذب برانهام بوده می توانید تمام اطلاعات در مورد این شهر رو از لینک زیر بخوانید
http://fa.wikipedia.org/...

Cults Inourmidst : براي خود من خيلي جالب بود اين آقا مي رفته توي يك غار و در اونجا دعا مي كرده و در همونجا موجود غيبي رو مي‌بينه و جالب تر از همه اينكه هيچ وقت نميگه اين فرشته هست يا روحه ولي بعد از اين كه كمي شهرت پيدا ميكنه اول ميگه يه روح هست كه با من صحبت ميكنه و بعد ميگه روح نيست يك فرشته هست بعدها يارانش ميگفتن خود عيسي مسيح بود كه با اون صحبت ميكرد و به صورت يك روح يا فرشته خودش رو به برانهام نشون ميداد و بعد از مرگ برانهام ميگن كه برانهام عيسي مسيح بوده و خود برانهام مسيح پادشاه بهشت خودش خودش رو تعليم ميداده و مانند عيسي مسيح كه در باغ جتسيماني بود خودش به خودش دعا مي كرد !! يعني برانهام عيسي مسيح بوده و در ظهور ثانويه خود با صورت و جسم برانهام بر روي زمين اومده بود خب ما مي بينيم هر سال ياران و پيروان برانهام در سالگرد مرگ وي بر سر قبر او ميروند و قبرش را زيارت مي‌كنند و در آنجا سرودهاي روحاني مي خوانند!! پيروان برانهام هنوز هم منتظر اين هستند و هر سال پيشگويي ميكنند كه عيسي مسيح يعني برانهام دوباره ظهور پيدا كنه اگه به تصوير بالا دقت كنيد ميبينيد نوشته برانهام پادشاه بهشت و مسيح!!!

Heavenly Man : بسیار مقاله ارزشمندی بود با تشکر سم عزیز در فیض خداوند استوار و برقرار باشی

Sara Azadi : در نام پدر،پسر،روح القدس براشون آرزوی رهایی از این خرافات رو می‌کنم.

Maria Yousefi : یعنی اگه برانهام این باشه که خیلی داره نسبت به خواهرانم ظلم می کنه .
من اینو مطمئن هستم که هیچ یک از خواهرانم این شخص و آموزه هایش را قبول ندارند و نمی کنند و اگر هم در جایی دیده شد که کسی به سمت این فرقه رفت بدانید که از روی اجبار است . من خودم که یک زن هستم فکر می کنم عقاید این شخص بیشتر شبیه مسلمونها هست و خب من نمی دونم ولی حدس می زنم که شاید می خوان با این کارشون به دوستانم ضربه بزنند.
برادر عزیز خیلی برام جالب بود و ممنونم به خاطر اینکه وقت میذارید و این مطالب رو تهیه می کنید . مطمئنم که خیلی وقت شما رو گرفت ولی برادر عزیز عیسی مسیح شاهد اعمال شما است.

Davood Flahe : در مورد این فرقه بحث و نقدها بسیار زیاد است و منتظر خواهم ماند که برادر ساسان توسلی و ادوین آبنوس روشنگری و نقد خود را نسبت به این فرقه انجام دهند .

Daniel Enoch : مرسي از اطلاع رساني برادرجان اينها خيلي منحرف هستن عيسي مسيح و كليسا را به بازي خود گرفته اند خود اينها نمي دانند چي مي خوان و همه را فريب داده اند


Mozhgan Bazargan : دعا کنیم که نوایمانان گرفتار دام این فرقه های دروغین نگردند

Neda Aghakhani : Afshar ba sepas ali bud montazere bakhshe dovom hastim.

Ely Irani : این مردک چقدر چرت و پرت گفته !!! خیلی جالبه , تازه کلیساهای مارو مسخره میکنن و میگن : زن ها چرا در کلیساهای شما نمیتونن موعظه کنن عقلشون و از دست دادن اینا

Armiya Poorang : برادر خیلی پر محتوا و دقیق بود - خیلی دقیق به مسائل پرداختید خدا به شما برکت بده

Nasle Mandegar : مرسی برادر عالی بود , اینا دست پرورده ی شیطان هستن . ما باید اطلاع رسانی کنیم

Hedyeh Asmane : مرسی از شما دوست عزیز برای مطلب دقیق و به موقع تون

God'skingdom Foreveryone : حقیقتا آن عکس گرگ در لباس میش تعریف کننده اعمال اینگونه واعظین کاذب است. مسیح فرمود آنها را از اعمالشان خواهید شناخت. اعمال اینها جز تعالیم غلط و شکست زنجیر اتحاد در کلیسا چه چیز دیگری بوده؟

Manocher Makarian : اگر که حساب کنیم میوه های آنها برادران خانجانی و داود خطر و بهنام خان باشند باید گفت که شیطان در کلیسای ایران عالی کار کرده است

Ghemalaiell Aziz : خدا را شکر برای وجود شما برادر ، من این مطالب را خوندم و متوجه بسیاری دیگر از فریب های این به ظاهر نبی شدم سپاسگزارم از شما که در جهت آگاهی ، رشد و بنای ایمانداران در کلام زحمت می کشید امیدوارم با ادامه این خدمت مقدس بستری در کلام بوجود بیاد که دیگه شاهد فریب نو ایمانان و حتی ایماندارانی که سالهاست ایمان آورده اند بواسطه این فرقه ها نشیم .
ویلیام به دلیل اینکه با زنان مشکل داشت آنها را از سخن گفتن در کلیسا باز داشت همچنین داشتن پوششی مناسب و در خورشأن یک خانم را خارج از کلام دانست و یک مذهب درست نمود که در آن خیلی از آزادی های فردی زنان گرفت شد.

Armiya Poorang : تصميم مي‌گيرد كه با اسلحه به شقيقه خويش شليك كند و خودكشي نمايد و در هنگامي كه داشت دعاي عشاي رباني را مي‌خواند به شقيقه خود شليك نمود احتمالا این رو هم اون جن یا روح یا فرشته یا موجود غیبی بهش گفته بود ! دی:

Delbarin Sardar : برادر گرامی Cults Inourmidst بخش اول را دقیقا مطالعه کردم ... بسیار عالی نگاشته شده و با ذکر تاریخ و نبوتهای دروغین این آقای برانهام ..
از زحمات شما برادر گرانقدرم سپاسگزارم و قدردانی میکنم ..برکات خداوند بر شما باد آمین

Heavenly Man : مطالب بسیار ارزشمندی هستند این مقاله بسیار عالی بود

Deep Christians : برکات خداوند با شما باشه

Daniel Enoch : برادر سم عزيز سلسله روشنگري‌هاي دقيق و زيبايي را در مورد فرقه جعلي برانهام و گروه‌اش تا كنون درج نموده‌ايد ، خداوند بهت بركت بده
اينها خيلي منحرف هستن من با بعضي هاشون صحبت كردن عقايد بي خودي دارن

Marjan Hamavard II : khoda koneh ye agah sazi koli beshe vaseh hameh

Fatemeh Nabavinoori : ﻣﺮﺳﻲ ﻋﺎﻟﻲ ﺑﻮﺩ اﻃﻼﻋﺎﺕ ﺟﺎﻟﺐ و اﻓﺴﺎﮔﺮاﻧﻪ اﻱ اﺳﺖ ﻛﻪ اﻣﻴﺪﻭاﺭﻡ.ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ اﺯ ﺁﻥ.ﺑﻴﺎﻣﻮﺯﻧﺪ. ﺷﻴﻂﺎﻥ.ﻫﻤﻪ ﺭاﻣﻴﻔﺮﻳﺒﺪ اﮔﺮ ﺩﺭاﻳﻤﺎﻥ ﺭاﺳﺘﻴﻦ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ


زندگي نامه برانهام و چگونگي روند رشد اين فرقه در جهان و مخصوصا ايران (بخش دوم)

عقايد فرقه برانهاميست

به دلیل تخصصی بودن مباحث اعتقادی این فرقه و مرتبط بودن این عقاید با الهیات و تاریخ مسیحیت ، سعی گردیده در متنی خلاصه و جمع بندی شده به اهم اعتقادات این فرقه اشاره شود. افرادی وجود دارند که معتقدند ویلیام برانهام مسیح دوم بود و برخی معتقدند یک پیامبر الهی بود و بعضی معتقدند که او همان ایلیای نبی بر مبنای ملاکی باب 4 است و بسياري هم معتقدند وي يك شارلاتان ، كلاه بردار ، دروغ گو و يك نبي كاذب بود كه با شعله های ارتدادش در مسیحیت يك دنيا را فريب داد و در بدن مسيح (كليسا) زخمهاي متعفني به وسيله تعاليم نادرست و ادعاهايش ايجاد نمود ، ولي پيروانش اين اتهامات را رد نموده و از ويليام برانهام و عملكردش به شدت دفاع مي‌كنند و بر اين عقيده هستند كه او آمده است تا قبل از ظهور مجدد عیسی مسیح خداوند ، تذکر دهد و پیام آخر را به جامعه بشری منتقل سازد و کلیسای عروس را برای ربوده شدن آماده کند.

براستی این مرد ناوشکن اهریمنی حقیقت بود. من او را قضاوت نمی کنم ، بلکه او با آيات كتاب مقدس و کلام گفته شده توسط خودش و بر اساس ادعاهایی که نموده قضاوت خواهد شد.

نقد زندگی شخصی و ادعاهای ماوراءالطبیعه ویلیام برانهام :

در مورد وی سخنان زیادی مطرح است از کودکی تا مرگ وی که سراسر ماورائی و یا سوپرنچرال (Supernatural) است. والدین برانهام مذهبی نداشتند و در خارج از کلیسا با هم ازدواج نمودند (یعنی بطور ارتباط آزاد و نامشروع).

برانهام خود بسادگی اعتراف می‌کند که پدرش یک شخص معمولی بود که دائما مشروب می‌نوشيد و به الکل اعتیاد داشت ، برانهام همچنین اعتراف می‌کند که هیچگاه والدینش مسیح را پیروي نکردند. در اینجا شما مشاهده نمودید که از یک زوج کافر و دائم الخمر فرزند نامشروعی متولد می‌شود که هر دو والدین ، به خداوند ، و به عیسی مسیح ، و به كتاب مقدس ، انبياء و فرشتگان ، يعني به هیچ دین و آئيني اعتقاد نداشتند. این فرزند نامشروع یک انسان عادی نبود ، بلکه او یک پیامبر به دنیا آمد!!!

موجود غيبي از برانهام می‌خواهد که کارهایی را به انجام برساند و بارها این موجود غيبي وی را ملاقات می‌کند و خبرهایی به وی می‌دهد و یا پیشگویی می‌کند و آینده ای باشکوه و پر از شهرت را به وی وعده می‌دهد و ترسیم می‌نماید. جاي سوال است که چرا فرشته یا روح یا آن کسی که با او صحبت می‌کرد به اینکه از طرف خداوند آمده و یا به عیسی مسیح یا انجیل یا رسولان هیچ اشاره اي نکرده است؟!!! بلکه فقط می‌گفت که کاریست که باید انجام دهی. در واقع صدایی که با او سخن می‌گوید از او کاري می‌خواهد که در هر مذهب غیر خدایی و غیر الهی قابل انجام است.

ویلیام برانهام ادعا می‌کند در جنگل پرنده‌ای با او سخن می‌گوید و یا ادعا می‌کند که در جنگل یک صلیب نورانی دیده است که با وی به زبان بیگانه سخن گفته ، در ادعایی دیگر می‌گوید که صلیب نورانی دوباره بر وی ظاهر گردیده و هزاران کیلو بار گناه را از وی برداشته و گناهانش را بخشیده است ، او همچنین اظهار می‌دارد که صلیب نورانی انگار همان روح القدس بوده. انسان با شنیدن این سخنان برانهام به یاد فیلم های هالیوودی و فضایی می‌افتد که بیگانگان نقش اول فیلم هستند ، دقت کنید تا کنون صحبتی از خدا ، انجیل و یا عیسی مسیح نبوده و سخنانش درباره روح القدس کاملا متناقض با تعاریفی است که بعدها خود وی به عنوان شهادت مسیحی اش عنوان می‌دارد. از طرفی چرا خود عیسی مسیح روح القدس را به صلیب نورانی تشبیه نکرد؟!! عیسی که در کنایس (پرستشگاه‌هاي يهود) و معابد می‌رفت و بدون واهمه و پرده پوشی و بدون مخفیکاری همه چیز را به وضوح بیان می‌نمود چنين تشبيهي نكرد؟!! باز هم قابل توجه است كه هیچکدام از رسولان و پدران کلیسا روح القدس را به صلیب نورانی تشبیه نکردند. و به نظر می‌رسد که برانهام تحت تاثیر خرافات و داستانهای ماورائی قدیمی همانند داستانهای هزار و یک شب يا داستانهاي فضاي آنروز آمريكا بوده.

برانهام پس از دیدن یک سري رویاها و بهبودي از یک بیماري سخت ، توبه می‌کند و در جاهاي مختلف به موعظه می‌پردازد. پس از آن وی ادعا می‌کند که دارای قدرت شفا دهی و زنده کردن مردگان است. ویلیام برانهام در تناقضی آشکار که نشان از آشفتگی ذهنی وي دارد ، بعدها صدایی که ادعا می‌کرد فقط در مقطع کودکی خود شنیده بود را طور دیگري بیان می‌نمايد و سخنان قبلی خود را نقض می‌کند و اینبار می‌گوید که فقط در کودکی نبوده بلکه همیشه این صدا همراهم بوده!!! در تناقضی دیگر می‌گوید این صداي یک فرشته بوده در صورتی که قبلا هرگز به این که صدا متعلق به یک فرشته بوده است سخنی نگفته بود حتی از وی سوال شده بود ، صدا ، صدای کیست؟ وی پاسخ داده بود نمی‌دانم فقط صدایی به گوشم می رسد!!! در صورتی که حال ادعای صدای فرشته را به سخنان خود افزوده است.

وی ادعا می‌کند حیوانات مرده را زنده کرده و یا حیوانات زخمی را شفا داده ولی هرگز کسی شاهد چنین واقعه ای نبوده است. وی چند سال بعد ادعا می‌کند در اروپا موفق شده پنج نفر را از عالم اموات به عالم زندگان برگرداند یعنی کسانی را که مرده بودند زنده نموده و در این باره حرف و حدیث بسیاری است افراد زیادی چنین ادعاهای وی را با دلیل و مدارک ثبت شده به خوبی با مستندات موثق رد کرده‌اند و او را دروغگو و فریبکار خوانده‌اند. برانهام ادعا می‌کند چندین و چند نفر را از بیماری سرطان ، افلیج بودن ، صرع ، پارکینسون ، بيماري هاي رواني ، كوري ، شفا داده و دقیقاً همه این ادعاها دروغی بیش نبود. چندی بعد محققین به دنبال ادعاهای وی به سراغ برخی از به اصطلاح شفا يافتگان رفتند و مشاهده نمودند که برخی از آنان به دلیل همان بیماری های ذکر شده مرده‌اند و باقي كساني هم كه زنده بودند به شدت مریض هستند و در بستر بیماری با مرگ دست و پنجه نرم می‌کنند. در جراید و کلیساها ، برانهام مورد سوال قرار گرفت و فریبکار خوانده شد. وی در دفاع از خود گفت فرشته آنان را ناقص شفا داده به دلیل اینکه آنان کم ایمان بودند و همچنین گفت من بدون حضور فرشته نمی‌توانم شفا دهم. در صورتی که ما در عهد جدید می‌بینیم که عیسی مسیح کم ایمانان و حتی گنهکاران را نیز شفا می‌داد و کور مادر زاد ، جزامی ، زناکار و دیوانه را نیز که کافر و یا از منکرینش بودند ، برایش فرق نمی‌کرد و همه را شفا می‌داد ، رسولان نيز كه منتخبين و رسولان عيسي مسيح بودند بدون حضور عيسي مسيح شفا مي‌دادند. در اینجا می‌بینیم که عملکرد و سخنان برانهام دقیقا متناقض با آموزه های انجیل و رسولان است در صورتی که وی ادعای انجیلی بودن می‌نماید.

برانهام می‌گفت نوشته‌های تلمود اورشلیمی ، بابلی ، سنهدرین و آموزه‌های عرفان یهود (کابالا) ، مقدس است و باید در حفظ آنها کوشا بود و آنها را به دست فراموشی نسپرد. ویلیام برانهام ادعا می‌کرد در مکاشفه ای جدید که از خداوند دریافت نموده ، خداوند به وی تعلیمی جدید را به صورت مکاشفه آموزش داده ، این تعلیم جدید و مکاشفه‌ای که وی مدعی آن بود از این قرار است: برانهام معتقد بود که حوا با شیطان که به صورت مار بود زنا کرده و بعد با همسر خود آدم همبستر شده ، برانهام معتقد بود حوا هابیل و قائن (قابیل) را دوقلو زاييده ، و هابیل از خدا بود و فرزند آدم ، ولی قائن (قابیل) از شیطان بود و فرزند شیطان ، همچنین او مسئله میوه را مطرح می‌کند و برای آن سوالی را طرح می‌نماید ، وی می‌پرسد: آیا آن میوه یک سیب بود؟ آیا آن میوه یک میوه بود؟ درخت در باغ عدن به چه معنا است؟ و بعد خود در پاسخ ، به پیروانش چنین تعلیم می دهد : درخت حیات ، عیسی مسیح بود و درخت نیک و بد ، شیطان بود ، و میوه یک میوه معمولی نبود بلکه آن میوه ، آلت تناسلی شیطان بود ، که حوا آن را با دهان خود نخورد ، بلکه حوا آلت تناسلی شیطان را با آلت تناسلی خودش خورد ، و براي اين داستان خود آيه‌اي از امثال 30: 20 مي‌آورد ، همچون زن زانیه بعد از عمل زنا دهان خود را پاک نمود و بعد با همسر خود همبستر شد و آدم فهمید زنش زنا داده ولی چون او را دوست می‌داشت عمل زنش را مخفی نمود و به همین دلیل خداوند آدم و زنش را از باغ عدن بیرون راند. در پاسخ باید گفت این تعلیم مربوط به قوم اسرائیل در زمان نمرود و پرستش تندیس دو شیطان به نامهای بعل و عشتاروت می‌باشد که در تلمود بابلی و کتاب‌ مقدس مستند شده است. در آن زمان بنی اسرائیل به گمراهی رفته بودند و خدایی غیر خدای اسرائیل یعنی غیر از یهوه را می‌پرستیدند. در آن زمان بعل و عشتاروت که دو شیطان از شیاطین بودند انبیایی داشتند ، این انبیاء مردم را فریب داده و قوم را تشویق می‌نمودند به جای یهوه بتها و تندیس‌های بعل و عشتاروت را بپرستند و قربانی این بتها ، فرزندان نوزاد قوم و نوجوانان بودند که در دستان بت‌های بعل زنده زنده سوزانده می‌شدند و یا در پای بتها ذبح می‌گردیدند و انبیای بعل و عشتاروت آموزه زنای مار با حوا را به قوم آموزش می‌دادند ، این تعلیم کفرآمیز در چندین هزار سال پیش در تلمود بابلی کاملا با توضیحات آمده است ، ولی ویلیام برانهام با فریبکاری ادعا می‌نماید که وی مکاشفه نموده و مکاشفه او یک تعلیم جدید از سوی خداوند است!!. در نظر داشته باشید که این یک تعلیم کفرآمیز و به شدت نژاد پرستانه است که برانهام به تعلیم آن پرداخته بود. ويليام برانهام و پیروانش برانهاميستها معتقدند که ، نژادهای سفید پوست بذر خوب ، و نژاد سیاه پوست و رنگین پوست بذر بد و آمیخته به تخم شیطان هستند. در زمان اسرائیل در عهد قدیم این تعلیم توسط انبیاء پیشین مردود و کفر خوانده شد ، تمامی انبیاء بعل و عشتاروت که 450 نفر بودند به دستور یهوه در زمان ایلیاي نبي و پادشاهي اخاب نابود شدند و در جایی دیگر بزرگان و رهبران بعل و عشتاروت به همراه سرکرده خود ایزابل کشته می‌شوند. در جایی دیگر یهوه گفت: هر زانویی که در برابر بعل و عشتاروت خم شده و هر لبی که بعل و عشتاروت را بوسیده از بین خواهد رفت و بلافاصله چنین شد. خدای کتاب مقدس آموزه‌های بعل و عشتاروت را لعنت کرده و پرستندگانش را نابود ساخته است. حال چگونه می‌توان بر برانهامیستها رأفت داشت؟!! پس باکی نیست که برانهامیستها بر اساس آموزه‌هايي که ادعا می‌کنند به آن ایمان دارند قضاوت شوند.

در مورد آموزه زنای مار با حوا در اینجا سوالاتی مطرح است که این سوالات ، جواب را نیز در بر دارد. از لحاظ علم ژنتیک و در طول اعصار و تاریخ ادیان ، هرگز چنین چیزی پیش نیامده که یک زن با دو مرد همبستر شود و از هرکدام صاحب یک فرزند شود و یا یک زن با یک سیاه پوست و با یک سفید پوست در یک آن همبستر گردد و دو فرزند دوقلو به دنیا بیاورد که یکی سفید پوست باشد و یکی سیاه پوست ، این از لحاظ علمی و طبیعت زنانه کاملا مردود است. برانهامیستها وقتی با ادله قوی و علمی همراه با مستندات روبرو می‌شوند سفسطه می‌نمایند و به کسانی اشاره می‌کنند که یکی سفید پوست و دارای موهای سفید و مژه‌های سفید و ابروهای سفید رنگ است ولی برادر یا خواهر دوقلوی وی رنگین پوست یعنی سبزه یا گندم گون یا زرد پوست است بله چنین چیزی ممکن است و بارها و بارها دیده شده که از یک زوج یعنی از یک مرد و یک زن که با هم همبستر می‌شوند فرزندی زال به دنیا آمده ، و در قدیم زال بودن را به دلیل خرافات یا نداشتن علم و آگاهی گناه می‌شمردند و زن بیچاره مورد تهمت واقع می‌شد ، ولی علم اکنون ثابت کرده که زن خطاکار نیست بلکه موردی علمی و ژنتیکی است ، در مقاله ای در سایت رسمی پزشکان بدون مرز و همچنین طی یک مقاله به صورت گزارش پزشکی در سایت معتبر تبیان به آن بطور کامل پرداخته شده ، و حتی در افسانه های قدیم ایرانی نیز آمده ، به شاهنامه و جریان سیمرغ و زال رجوع نماييد. باز در پاسخ به جریان فوق: هابیل که به قتل رسيد و از دنيا رفت ، پس نسل انسان از قائن نشأت گرفته یعنی فرزند شیطان و زنا زاده پس به گفته ویلیام برانهام باید همه انسان ها زنا زاده باشند!!! باز در پاسخ به این جریان: خدا در عهد قدیم به وضوح می‌گوید: نوح مشروب خوار بود ، اسحاق يک خيال باف بود ، يعقوب يک دروغگو بود ، سلیمان کافر شد ، موسی یادش رفته بود ختنه شود و همچنين موسي نبي یک قاتل بود ، سامسون داراي موهاي بلند و زن پرست بود ، راحاب يک فاحشه بود ، داود زنا کار و يک قاتل بود ، اليشع مايل به خودکشي بود ، يونس از خدا فرار کرد ، پطرس مسيح را انکار کرد ، مريم مجدليه روسپی بود ، خب این خدای کتاب مقدس بدون پنهانکاری گناه همه را فاش کرده ، مگر چه سری بین خدا ، حوا و آدم بوده که گناه ایشان را در کتابش فاش نکرده؟!!! این چگونه خدایی است که تبعیض قائل شده!!! وقتی خدا به صراحت و بدون پرده پوشی همه انبیاء را به عناوین زشت و شنیع متهم می‌کند و اعمال آنها را افشا می‌نماید چه دلیلی دارد که گناه آدم ، حوا و مخصوصا شیطان را که متمرد هست افشا نکند؟!!! چگونه است که این خدا حرمت شیطان و حرمت فرزند شیطان (قائن) را نگاه می‌دارد ولی انبیاء خود را بی آبرو می‌کند؟!!! چگونه است که این خدا در مورد حوا و این گناه بزرگ ، آن هم زنا با شیطان و آلوده نمودن نسل بشر به حرامزادگی و فساد ، پنهان کاری می‌کند و یا در لفافه و پشت پرده و در راز و رمز حرف می‌زند تا که روزی شخصی به نام ویلیام برانهام آمریکایی برود کشف اش کند!!! برانهام تعلیم می‌داد که هر کس که تعالیم من را خوب یاد بگیرد بذر خدا است و این دقیقا با بذر مار یا تخم شیطان که تعلیم می‌داد تناقض فاحشی داشت. در پاسخ به چنین تعلیمی بر اساس گفته‌ها و تعالیم خود برانهامیستها باید گفت خدا با چه کسی همبستر شده که بذرش در ما کار کند؟!!! همانطور که اشاره نمودم برانهامیستها معتقدند درخت حیات همان خداست و درخت نیک و بد شیطان است ، درخت نیک و بد یعنی شیطان دارای آلت تناسلی است ، چگونه است که درخت حیات که همان خداست دارای آلت تناسلی نیست و چگونه است که بر اساس آموزه‌های خود آنها شیطان می‌تواند تولید نسل کند با این که یک روح است و خدا نمی‌تواند تولید مثل کند با این که او هم روح است ، ولی همین خدا که درخت است و همین خدا که مخلوقش شیطان است که به صورت روح آفریده شده و همانند خدا روح است را دارای آلت تناسلی کرده که برود با یک ماده فیزیکی به نام حوا که همان هم مخلوق خدا است زنا کند؟!!! خب این چگونه خدایی است که خود ناقص است و آلت تناسلی ندارد ، پس بدون آلت تناسلی چگونه می تواند بذر بکارد؟!!! در این جا برانهام معلوم نیست که در ذهن مالیخولیایی خود چه را می خواسته ثابت کند؟!!! به نظر می‌رسد که وی حواسش نبوده که قبلا تعلیم بذر شیطان را آموزش داده!!! و این آموزه بذر خدا برایش دردسر شد!!! بسیاری در این مورد با وی وارد بحث الهیاتی شدند و بسیاری تعالیم وی را متناقض یکدیگر قلمداد کردند و در تریبون کلیساها برانهام را تکفیر نمودند و برخی هم از آموزه‌های وی پشتیبانی نمودند و وی را نبی برحق خواندند که روح عیسی مسیح با وی است و او را تعلیم می‌دهد.!!! نکات بسیار زیادی از نظر الهیاتی و تعلیمی بر اساس کتاب مقدس بر تعالیم گوناگون ویلیام برانهام و پیروانش برانهامیستها وارد است که به دلیل حجم انبوه ادعاها ، تعالیم كذب و نادرست ، به همین مقدار بسیار خلاصه شده بسنده می‌شود.

برانهام ادعا می‌کند که هاله نوری همیشه در بالای سرش همراه اوست. در چهار مرحله عکاسی در زمان و مکانهای مختلف عکاسان مخصوص وی که جزو پیروان برانهام بودند از این هاله دور سر یا بالای سر برانهام عکس می‌گیرند. در پاسخ به هاله نور دور سر وی باید گفت چرا در لنز دوربین عکاسی فقط دیده شده و چرا هیچکس با چشمان خود این هاله را ندیده؟!!! چرا در جایی که چندین عکاس بوده‌اند فقط تصاویر عکاسی که پیرو برانهام بوده چنین هاله‌ای را نشان داده؟!!! بسیاری معتقدند که برانهام در جایی ایستاده که عکاس وی بتواند با زدن فلاش نور را منعکس کند و جالب این جاست که نور به این شدت را ، چرا کسی از حضار ندیده مگر برخی از پیروان متعصب خود برانهام؟!!! در یک جلسه دو گروه از مردم حضور داشتند ، پیروان برانهام و کسانی که به وی اعتقادی نداشتند و از سر کنجکاوی به دلیل شایعات برای دیدنش آمده بودند و دسته ای دیگر هم که نسبت به او در شک بودند در آنجا حضور داشتند ، که هیچکس هاله نورانی دور سر برانهام را ندیده بجز چندین نفر از پیروان متعصب وی!!! درباره این هاله نور خبرها به گوش کلیسای کاتولیک روم و کلیسای اسقفی ارتدکس روسیه رسید و آنها محرمانه با لباس مبدل ماه‌ها در جلسات برانهام شرکت جستند ولی هرگز هاله نوری ندیدند. بسیاری از کلیساهای پروتستان در آمریکا و اروپا معجزات ادعایی برانهام را رد کرده همه آن را از شیطان می‌دانستند و بر اساس آیات کتاب مقدس دلیل و آیه می‌آوردند که شیطان به برانهام کمک می‌کند و تمام اعمال او از شیطان است نه از مسیح عیسی.

برانهام ادعا می‌کند که بیشتر اوقات خلوت و تنهایی خود را در یک غار در کنتاکی می‌گذرانیده که به سال (1946) فرشته ای بر او ظاهر شد و او در آن غار فرشته ، یا آن روح ، یا آن صدا ، يا موجودي غيبي را ملاقات می‌نموده است. به نظر می‌رسد که برانهام تحت تاثیر تاریخ اولیه مسیحیت و تاریخ تشکیل صومعه‌ها که از صحرای مصر شروع شده بود قرار گرفته باشد (پدران صحرا) چون در آن زمان راهبان و برخي از كشيشان در غار سلوک می‌کردند و بعد ادعاهای عجیب و غریب مکاشفه می‌نمودند. برخی می‌گویند که برانهام این قسمت از ادعای خود را از تاریخ اسلام برداشت نموده که بعید بنظر می‌رسد ، به دلیل اینکه اگر برانهام با اسلام آشنایی داشت مطمئنا یک فرقه جدید اسلامی ایجاد می‌نمود نه یک فرقه جدید مسیحی. دوم قرنتیان 11 : 13 و 14 زيرا كه چنين اشخاص رسولان كَذَبه و عمله مكار هستند كه خويشتن را به رسولان مسيح مشابه مي‌سازند و عجب نيست ، چونكه خودِ شيطان هم خويشتن را به فرشته نور مشابه مي‌سازد.

برانهام به شدت بر ضد جنسیت زنانه بود و زنان را یاران و وابسته به شیطان و یا تحت نفوذ شیطان می‌دانست و بر خلاف فرهنگ غربی درباره پوشش و رفتار و حالات زنانه که زنان کمی آزادانه‌تر از مردان در دهه (1960) میلادی می‌گشتند وی به همان لباسهای بلند تا پاشنه پا و آرایشهای کم رنگ و لعاب می‌تاخت که حکایت از این دارد که او با دید شهوت آلود به زنان می‌نگریست چون خودش در برابر زنان زيبا تحريك مي‌شد فكر مي‌كرد كه همه مردان نيز چون خود او هستند ، برانهام به شدت جنسیت زنانه را محکوم می‌کرد و برای زنان قوانینی تعیین نموده بود مانند : زنان در کلیسا نباید صحبت کنند ولی مردان می‌توانند ، اگر از زنی در مورد کتاب مقدس سوالی شد نباید پاسخ دهد بلکه باید صبر کند تا شوهرش بیاید و پاسخ دهد و اگر شوهر نداند باید از شبان خود بپرسد ، زنان اجازه تعلیم دادن کتاب مقدس ندارند ولی مردان می‌توانند ، زنان باید مطیع شوهران خود باشند ولی مردان هیچ تعهدی نسبت به زنان خود در اطاعت کردن ندارند ، زنان نباید آرایش کنند ، زنان زیبا مانند طاعون هستند ، زنان باید لباس بلند بپوشند که تمامی بدن آنها را پوشش دهد ، زنان حق پوشيدن شلوار را ندارند ، مردان حق ندارند كه شلوار كوتاه بپوشند ، زنان حق کوتاه کردن موهای خود را ندارند ، اگر زنی موهای خود را کوتاه کند زنا كار است ، اگر زني موهاي خود را كوتاه كند مرد بايد زن خود را طلاق دهد ، مردان هم حق ندارند موهای خود را بلند کنند اگر این کار را بکنند از ایمان خارجند و نباید آنها را به کلیسا یا جمع ایمانداران به مسیح راه داد ، ویلیام برانهام به خاطر این عقاید افراطی به شدت مورد انتقادات رسانه‌ها ، جراید و واعظین کلیساهای دیگر قرار گرفت و در این مورد به نژاد پرستی و برتری جنسیتی بین مرد و زن متهم شد ، برانهام زنان را شهروند درجه دو مي‌دانست و قوانين سختي را براي دختران و زنان تبيين كرده بود.

قبل از برانهام شخصی به نام جوزف اسمیت موسس فرقه مورمونها نیز بسیاری از همین ادعاها و مکاشفات را ادعا نموده بود و برخی می‌گویند برانهام از جوزف اسمیت کپی برداری نموده ولی به نظر این حقیر (نگارنده) برانهام فرد باهوشی بوده و بسیاری از آموزه‌ها و تاریخچه ادیان را باهم تلفیق نموده و با زیرکی ، شنوندگان خود را تحت تاثیر قرار داده و بدین صورت فرقه برانهامیست را ابداع نموده است. ویلیام برانهام ادعا کرد که بر طبق ملاکی باب 4 عهد قدیم در کتاب مقدس همان ایلیای نبی و یا همان الیاس است. پیروان برانهام در سراسر جهان بدون شک به این آموزه ایمان دارند و وی را مسیح دوم می‌دانند و معتقدند که عیسی مسیح به صورت روح ولی این بار با کالبدی چون برانهام بر روی زمین آمده است و به همین دلیل بعد از مرگ برانهام برخی تا 3 روز و برخی هم تا 40 روز و برخی هم تا 3 ماه و برخی هم تا مدت یک سال انتظار این را می‌کشیدند که وی دوباره همانند عیسی مسیح از عالم مردگان و قبر برخیزد ، وقتی برانهام زنده نشد بسیاری اعتقاد پیدا کردند که او فرشته ای هم تراز میکائیل بوده و به ملکوت بازگشته است. برانهامیستها با استفاده از معنی فرشته به معنای (بیش از یک مرد) موجودی روح مانند را تصور می‌نمایند که برانهام بوده و همان روحی که برانهام با او صحبت می‌کرده نیز خود برانهام بوده که با وی سخن می‌گفته و مثال عیسی مسیح را در باغ جتسیمانی می‌زنند و می‌پرسند عیسی که خود خداوند بود پس به که دعا می‌کرد و خودشان در پاسخ می‌گویند معلوم است به خودش دعا می‌کرد یعنی عیسی در مقام خدای جسم پوشیده به وجه دیگرش یعنی خدای روحانی‌اش دعا می‌کرد!!! و بعد مثال ویلیام برانهام و شنیدن صدا و دیدار با روح یا فرشته را می‌آورند و ادعا می‌کنند که ویلیام برانهام مسیح دوم و فرشته‌ای برابر با میکائیل بود که همانند عیسی مسیح به خودش دعا می‌کرد و خودش خودش را در آزمایش می‌آورد و خودش خودش را تعلیم می‌داد!!! برخی از پیروان برانهام معتقدند که ویلیام برانهام همان خود عیسی مسیح واقعی بود که برای بخشیدن گناهان نسل انسانها در قرن بیستم به زمین آمد و بسیاری را تعمید داد ، شفا داد ، مرده زنده کرد ، ایمان بسیاری را قوی نمود و درنهایت مجددا به ملکوت بازگشت.

برانهام می‌گفت تثلیث یک آموزه شیطانی است و او پیروانش را به یگانه انگاری در عیسی مسیح تعلیم می‌داد به این صورت که : پدر آسمانی و عیسی مسیح و روح القدس همه خود عیسی مسیح هستند یعنی در اینجا فقط اسامی خداوند و حالات خداوند عوض شده و همه خود عیسی مسیح خداوند جسم پوشیده است. (اين جمله خداوند جسم پوشيده را بيشتر يگانه انگاران استفاده مي‌كنند مانند برانهاميست‌ها و جيززاونلي‌ها) پیروان برانهام در عصر حاضر برای این که پشتیبانی بسیاری از کلیساها و فرقه های مسیحی را از دست ندهند دست به فریبی دیگر زده اند و مسئله تثلیث اکونومیک را پیش کشیده‌اند که همان حرفهای قبلی خود را با روشی نوین و به اصطلاح علمی در غالب تفاسیر کتاب مقدسی بیان می‌نمایند. برانهاميستها با دكترين ابداعي خود تثليث (Trinity) مورد تصویب شورای نیقیه (Nicaen Creed) (مورد قبول تمامی مسیحیان و کلیساها) را رد نموده و اصطلاح يگانه باورانه‌اي از تثليث را ارائه مي‌دهند که به آن دكترين تثليث اكونوميك (Trinity Economy) مي‌گويند كه به فارسي و لاتين آن را اينگونه معرفي مي‌نمايند: کار خود خدا در بین بشریت Economy (οικονόμια) of God برانهاميست ها دکترین تثلیث عددی (Trinity numerical) یا آنتولوژیک (Trinity ontology) مصوب شورای نیقیه را انکار می‌کنند و آن را آموزه ای انحرافی و شیطانی می‌دانند و اعتقاد به يگانگي در الوهیت دارند که در مسیحیت معروفند به یگانه انگاران. اينان به نوعي حالت گرا (modalism) هستند و این آموزه را حفظ می‌کنند و اعتقاد دارند كه پدر آسماني خود را در زمانهای مختلف تحت نامهای مختلف به صورت تجلی عیسی يعني روح عيسي يا همان روح القدس و به حالتهاي گوناگون به ما نشان داده است مانند آتشي كه بر موسي ظاهر شد و با وي سخن گفت و كسي كه با ابراهيم غذا خورد و خود عیسی مسیح و كبوتري كه نماد روح القدس بود و بر شانه عیسی مسیح در رود اردن نشست. بنابراین ، پدر ، پسر و روح القدس ، سه نام برای يك شخص (پدر آسماني) است. و اين تعليم به صورتهاي مختلف در قديم توسط افرادي چون (Noetus) ، (Praxeas) و (Sabellius) تعليم داده شده بود و در همان زمانها تمامي شوراها و مصوبه هاي كليسايي اين تعليم را رد نموده بودند. فرمهای اصلاح شده از این نظریه را می‌توان در آموزه‌های ویلیام برانهام و کلیساهای متحد پنطیکاستی (یگانه انگاران پنطیکاستی) (UPC) مشاهده نمود.

برانهامیستها معتقدند که هرکس که در نام پدر ، پسر ، روح القدس بر مبنای متی باب 28 آیه 19 (پس رفته، همه امّت ها را شاگرد سازيد و ايشان را به اسمِ اب و ابن و روح القدس تعميد دهيد) تعمید گرفته تعمیدش باطل است و باید از نو و در نام عیسی مسیح بر مبنای اعمال رسولان باب 2 آیه 38 تعمید گیرد (توبه كنيد و هر يك از شما به اسم عيسي مسيح بجهت آمرزش گناهان تعميد گيريد). او در این مورد دلایل خاص خود بیان می‌کرد ، و به نظر بسیاری از کلیساها تعاليم و آموزه‌هاي وي بدعت و کفرآمیز بود ، برانهام به شدت مخالف تعمید در نام پدر ، پسر و روح القدس بود. بسیاری از کلیساها به وی حمله کرده و گفتند کسی که به این اصول حمله کند مسیحی نیست و بار دیگر بسیاری از واعظین درباره آموزهای شیطانی او سخن راندند و وی را تکفیر نمودند. بسیاری از کلیساها معتقد بودند که برانهام با تعالیم غلط خود و تفاسیر غیر کتاب مقدسی و شیطانی خود همانند این است که انجیلی دیگر آورده و در موعظه های خود بر ضد ویلیام برانهام از این آیات استفاده می‌کردند: غلاتیان باب یک آیات 6 الی 9 تعجّب مي‌كنم كه بدين زودي از آن كس كه شما را به فيض مسيح خوانده است، بر مي‌گرديد به سوي انجيلي ديگر ، كه (انجيل) ديگر نيست. لكن بعضي هستند كه شما را مضطرب مي‌سازند و مي‌خواهند انجيل مسيح را تبديل نمايند. بلكه هرگاه ما هم يا فرشته‌اي از آسمان ، انجيلي غير از آنكه ما به آن بشارت داديم به شما رساند ، اَناتيما (باطل) باد. چنانكه پيش گفتيم ، الآن هم باز مي‌گويم: اگر كسي انجيلي غير از آنكه پذيرفتيد بياورد اناتيما (باطل) باد. در پاسخ به برانهاميستها باید گفت که متی 28: 19 یعنی تعمید در نام پدر ، پسر و روح القدس صحیح است چون فرمان خود عیسی مسیح خداوند می‌باشد و این فرمان در شورای نیقیه ، قسطنتنیه ، کالسدون بارها به تصویب رسیده و به بحث گذاشته شده. برانهام با رد این اصول تمامی کلیساها را نسبت به خود به چالش و ضدیت کشاند.

آیا برانهام بطور ناشایست خورد و نوشید و لعنت را برخودش گرفت؟!!! ما هرگز نمی دانیم. آیا این داوری مسیح بود؟!!! در هر صورت ویلیام ماریون برانهام 12 روز بعد از آخرین پیامش که شامل تعالیمی در مورد شام آخر و مرتبط با خون عیسی در آب غسل تعمید و بخشودگی بود مرد و از دنيا رفت. بسیاری از کشیشان و شبانان که پیرو او بودند خانواده هایشان را از دست دادند ، پسران و دختران و همسرانشان در خانواده بر ضد یکدیگر منقسم شدند فقط به دلیل این که عقاید برانهام وارد زندگی آنان شده بود. از زمان برانهام تا کنون بسیاری از واعظین و شبانان به محض حضور یک برانهامیست در کلیسای خود ، فرد برانهامیست را بیرون می‌راندند یا با تذکر به جمع مسیحیان شخص برانهامیست را طرد و منزوی می‌نمايند به دليل اينكه تعاليم و آموزه هاي برانهاميستها بر ضد كلام و ايجاد كننده شقاق در كليسا بوده و هست. برانهامیستها از همان زمان بدلیل اینکه جامعه مسیحی و کلیسایی پذیرایشان نبود طرد شده و در خانه‌های خود گردهم جمع می‌شوند و کلیساهای خانگی تشکیل می‌دهند. یکی از خصایص برانهامیستها این است که در جلسات کلیسایی خود از نوار صوتی برانهام یا از جزوات کپی برداری شده موعظه های برانهام همچون آیات کتاب مقدس استفاده می‌نمایند. برخی از برانهامیستها که توان مالی بهتری داشتند ابتدا کلیساهای کوچکی تاسیس نمودند و کم کم با سوار شدن بر موجهای اوانجلیستی و متصل نمودن خود به این جریانات پولهایی کم و بیش زیادی به دستشان رسید و شروع به گسترش ساختمان کلیساهای خود و توزیع و فروش موعظه‌های برانهام در سراسر جهان نمودند ، البته ابتدا موعظه‌ها رایگان به افراد تازه عضو شده ، ارائه می‌شد ، بعدها که فرد را کاملا جذب خود می‌نمودند به عناوین مختلفی مانند هزینه تکثیر ، هزینه حمل و نقل ، هزینه و مخارج کلیسایی ، هزینه جشنها و ایاد مذهبی و ده یک از فرد جذب شده يعني عضو جديد مبالغی را دریافت می‌نمودند.

برانهام آموزه‌های بسیار دیگری را با عناوینی جذاب و کتاب مقدسی فرم ، به پیروانش تعلیم می‌داد ، برخی از این تعالیم ، دجال و آخر زمان ، مکاشفه و هفت کلیسای آخر الزمان و کلیسای عروس بود . وی تعلیم می‌داد که پاپ خود دجال است و روی کلاه پاپ کلمه 666 نوشته شده و کلیساهای متصل به پاپ و کلیساهای كاتوليك و اسقفی ارتدوکس اصلا مسیحی نیستند و اینان ضد مسیح و یاران شیطانند و تعمید آب آنها بر مبنای متی 28: 19 (یعنی تعمید در نام پدر ، پسر و روح القدس) باطل و شیطانی است. وی به شدت معتقد بود یهودیان عیسی را نفروختند بلکه این در نقشه خدا بوده و یهودیان را از گناه به صلیب کشیده شدن عیسی مسیح مبرا می‌دانست. وی اعتقاد شدیدی داشت که نباید یهودیان را تبدیل کرد و به کیش خود تشویق و مسیحی نمود چون ما ، توسط آنان است که فرزند خوانده خداوند خوانده می‌شویم در صورتي كه بر مبناي ايمان كتاب مقدسي ما به واسطه ايمانمان فرزندخوانده مي شويم نه به واسطه قوم يا يك شخص.

ویلیام برانهام بارها در سخنان خود می‌گفت که دعا کنید خداوند به ما انجیلی جدید بدهد. وی با عناوین مختلف بسیاری از آیات را به گونه‌ای که خود دوست داشت تفسیر می‌نمود و آن تفاسیر را در موعظه‌های خود به مخاطبين تعلیم می‌داد و در بسیاری از موعظه‌های خود می‌گفت این کتاب مقدس (اشاره به عهد قدیم و عهد جدید) بد ترجمه شده ، مشکل دارد و در یکی از جلسات موعظه خود وقتی به قسمت متی باب 28 آیه 19 رسید کنترل خود را از دست داد و با عصبانیت در جلوی چشم حاضرین کتاب مقدس را از پنجره به بیرون پرتاب کرد و گفت: دعا کنید خداوند به ما انجیلی جدید دهد. حضار همگی به دليل اعتقاد به برانهام سکوت کردند. در جلسات اوالد فرانک يكي از رهبران برانهاميست و بسیاری از ديگر شبانان برانهامیست این دعا همیشه می‌شود كه خداوند به آنها انجيلي جديد بدهد. برانهام بسیار دوست داشت همانند ديگر انبیاء کذبه کتاب مقدس جدیدی برای فرقه خود ابداع نماید که اجل مهلتش نداد. توجه شما را به این آیه جلب می‌نمایم ، هر كس را كه كلام نبوّت اين كتاب را بشنود ، شهادت مي‌دهم كه اگر كسي بر آنها بيفزايد ، خدا بلاياي مكتوب در اين كتاب را بر وي خواهد افزود. و هر گاه كسي از كلام اين نبوّت چيزي كم كند ، خدا نصيب او را از درخت حيات و از شهر مقدّس و از چيزهايي كه در اين كتاب نوشته است ، منقطع خواهد كرد. مکاشفه 22 : 18 و 19 خب چگونه است که برانهام خود را انجیلی می‌دانست ولی کتاب مقدس را انکار می‌کرد و با تفاسیر جدید خود بر تعالیم کتاب مقدس افزود؟!!! چنین رفتار و گفتارها از خصایص فرقه‌ها است. برانهام تعلیم می‌داد که جهنم ابدی نیست (Annihilationism) ، اين تعليم مخالف آیات کتاب مقدس بوده و دارای تناقض است. برانهام ادعایی بسیار بزرگ کرد و پیشبینی نمود در سال (1977) آخرزمان مي‌شود و عیسی مسیح ظهور پیدا می‌کند و پیش بینی وی دروغی بیش نبود بطوری که اوالد فرانک يكي از شاگردان برانهام كه در حال حاضر رهبر برانهاميستهاي آلمان مي‌باشد در خاطرات خود می‌گوید: اواسط دهه هفتاد ، سال (1977) به شکل ویژه ای در میان برادران آمریکایی و کانادایی ، تعلیم ایمانداران زمان آخر (End time believers) به عنوان تاریخ بازگشت مسیح ، برجسته شد. همچنین او می‌گوید: و باز همین خداوند وفادار بود که در رابطه با زمان مناسب دستوری از آسمان داد ، بدين جهت که هیچ کس از آن زمان و ساعت آمدن او آگاهی ندارد. اين پيشگويي دروغين به شدت برانهاميستها را نااميد كرد و بارها و بارها بعد از مرگ برانهام برخي از رهبران برانهاميست هر از چندگاهي اعلان مي‌نمودند كه امسال يا سال آينده آخرزمان مي‌باشد و تا كنون اين امر به دليل محقق نشدن باعث نا اميدي بسياري از برانهاميستها گرديده است.

برانهام ادعا می‌کند که ابری بالای سرش می‌بیند که به صورت چهره عیسی نمایان می‌گردد. ویلیام برانهام ادعا می کند که در تاریخ 28/2/1983 در بالای دره سابینور در 40 مایلی شمال شرق تاکسون بود. وقتی هفت فرشته‌ای که بر او به شکل هرم وارونه نازل شدند و به ملاقات او آمدند و وقتی آنها رفتند یک ابر گرد بر روی او ظاهر شد و آن به تدریج بالاتر و بالاتر تا سطح 140000 پایی رفت. او در خطبه ای در جفرسون ویل در تاریخ 18/04/1965 این ابر مرموز را به «طلوع خورشید» ارجاع داد. این دو سال بعد از زمانی است که ابر ظاهر شد. برانهام تا آن موقع از ابر مرموز استفاده نکرد تا زمانیکه او فهمید که آن در 19 آوریل سال 1963 در مجله علمی چاپ شده است. نکته قابل توجه در رابطه با این عکس آن است که این ابر اصلا ابر تبخیر نیست. این ابر بخارات و باقیمانده سوخت موشک است كه از یک موشک در تاریخ 28/02/1963 در ساعت 1:52 در وندنبورگ کالیفرنیا پرتاب شده بود می‌باشد. موشک در ارتفاع 147000 پایی به خاطر یک ایراد منفجر شد. در این ارتفاع بادی از غرب به شرق حدود 130 (مایل بر ساعت) در حال وزیدن بود. دود ناشی از انفجار ، ابر گردی را تشکیل داد. جریان باد جهت ابر را از شرق از وندنبورگ به سمت فلک اسقف ، در آریزونا برد. به خاطر چند ابر پایین‌تر این ابر تا قبل از غروب خورشید در آریزونا مشاهده نشد. ابر به مدت 28 دقیقه بعد از غروب رسمی در فلک اسقف از فروغ آفتاب روشن باقی ماند. به خاطر انحنای زمین ، آن تا مسافت دوری در الپاسو Elpasso ، تگزاز دیده شد. همانطور كه ديديم از لحاظ علمي نظريه برانهام باطل مي‌باشد و اتفاق يك رخداد انساني و فيزيكي بوده است نه يك رخداد ماوراءالطبيعه . توجه شما را به اين آيات جلب مي‌كنم ، متی 24 : 11 و بسا انبيا كَذَبه ظاهر شده ، بسياري را گمراه كنند. متی 24 : 24 زيرا كه مسيحيان كاذب و انبيا كذبه ظاهر شده ، علامات و معجزات عظيمه چنان خواهند نمود كه اگر ممكن بودي برگزيدگان را نيز گمراه كردندي. لوقا 6 : 26 واي بر شما كه وقتي جميع مردم شما را تحسين كنند ، زيرا همچنين پدران ايشان با انبياي كذبه كردند. دوم قرنتیان 11 : 13 و 14 زيرا كه چنين اشخاص رسولان كَذَبه و عمله مكار هستند كه خويشتن را به رسولان مسيح مشابه مي‌سازند و عجب نيست ، چونكه خودِ شيطان هم خويشتن را به فرشته نور مشابه مي‌سازد. دوم پطرس 2 : 1 و 2 لكن در ميان قوم ، انبياي كذبه نيز بودند ، چنانكه در ميان شما هم معلّمان كذبه خواهند بود كه بدعتهاي مهلك را خفيهً خواهند آورد و آن آقايي را كه ايشان را خريد انكار خواهند نمود و هلاكت سريع را بر خود خواهند كشيد؛ و بسياري فجور ايشان را متابعت خواهند نمود كه به سبب ايشان طريق حق، مورد ملامت خواهد شد.

انبیای کذبه از قدیم الايام بوده‌اند و از زمان گذشته تا به امروز هر نسل و هر عصری شاهد پیدا شدن افرادیست که دعوی نبوت و تعلیم می‌کنند ، خود را منجي و رهايي دهنده ، بخشاينده گناهان ، راه حقيقي و راستي معرفي مي‌نمايند. آنها بدعت‌های مهلک را خفیه خواهند آورد آنها بدعت ها و تعالیم غلط خود را مخفیانه به کلیسا وارد می‌کنند مانند برانهاميستها كه 20 سال آموزه هاي خود و عقايد خود را از چشم كليساها مخفي نمودند ، انبياء كذبه باعث گمراهی بسیاری می‌شوند تعلیمات این اشخاص مهلک است زیرا که آن تعالیم نه تنها باعث از بین رفتن زندگي و ايمان خودشان می‌شود بلکه ایمان و زندگي پیروانشان را نیز نابود خواهند کرد. نتیجه این آموزه‌های اشتباه ، انکار عیسی مسیح است ، بدین صورت متوجه می‌شویم که معلمین کذبه زمانی پیرو مسیح بوده‌اند ولی اکنون از پیروی او دست برداشته ، از امیال و هوس‌های خود و از شیطان پیروی می‌نمايند آنها دیگر از راه و طرق خداوند پیروی نمی‌کنند بلکه آنها در پی راه‌های دروغ خود حرکت می‌نمایند زمانی که ایمانداران از معلمین کذبه و انبیای دروغین پیروی کنند مانند این است که از نمونه‌ی ناپاک تقلید نموده‌اند که بدین صورت طریق حق مورد ملامت قرار خواهد گرفت در هر کلیسا و هر عصری ایماندارانی پیدا می‌شوند که به تعالیم جدید و خطرناک گوش فرا می‌دهند معلمین کذبه خواهان کمک به دیگران نیستند بلکه با دروغ و تخیل پردازی و فریب در پی کسب ثروت ، مال اندوزی ، به دست آوردن قدرت ، شهرت و موقعیت اجتماعی می‌باشند و در نهایت باید گفت انبیای کذبه فقط به دنبال منفعت خود هستند.

ادامه در بخش سوم - sam ronik

Gabriel Niknia خداوند به شما برکت بده برای این آگاهی‌

Daniel Enoch كولت عزيز سلسله روشنگري‌هاي دقيق و زيباي را در مورد فرقه جعلي برانهام و گروه‌اش تا كنون درج نموده‌ايد ، خداوند بهت بركت بده ، با كمي نگاه ريزبينانه ، هرفردي متوجه ميشه كه اين فرقه و اعضايش همانند زخم ودملهاي چركيني هستند كه براي ضربه زدن به كليساها و ايمانداران وارد شده‌اند ، كه بايد نسبت به اين فرقه و ديگر فرقه‌هاي اين چنيني دوري كرد.

Heavenly Man سم جان ممنون باشد که فریب خوردگان این فرقه جعلی به آغوش عیسی مسیح باز گردند و حیات و تولد تازه بیابند و در ملکوت خداوند شریک شوند با سپاس

Ramtin Kamyar كسي كه به خواب رفته باشه بيدار كردنش آسان و راحت است ، اما كسي كه خود را به خواب زده باشه بيداركردنش زحمت‌ها دارد . اين فرقه از بدو تاسيس در فكر و انديشه دروغ ، نفاق و فريب پايگذاري شده . اميدوارم همانطور كه شما عزيزان فرموديد فريب خوردگان اين فرقه به آغوش عيسي مسيح خداوند و حيات جاويدان برگردند.

Cults Inourmidst هونلي عزيز از شما بابت توجهتون ممنون هستم ، اميدوارم همانطور كه فرموديد اينها توبه كنند و به آغوش مسيح باز گردند ، ولي من شخصا معتقدم اينها فريب نخورده اند و تعمدا اين فرقه را راه‌اندازي نموده اند براي نابودي كليساي فارسي زبان ، در قسمت‌هاي بعدي توضيح خواهم داد چرا ايشان نام كليساي ايران را برگزيدند و چرا اين فرقه در سطح بين المللي تبليغ شد و چه عواملي از اينها حمايت نمودند

Cults Inourmidst قبل از اين كه به تاريخچه رشد اين فرقه بپردازم سعي دارم تمامي نهضتها شعب و سازمانهاي برانهاميستي را معرفي نموده و بعد تاريخچه شروع فعاليت در ايران را تشريح نمايم خدا به شما برادر عزيز هونلي گرامي بركت دهد

Heavenly Man سم عزیز کاملا همین طور است بسیار کامت عالی در بالا گذاشتی اعتقاد بنده هم بر همین است که با هدف و پیش زمینه قبلی این نام رو برای خودشان انتخاب کردند و حتا به وبسایت های اینها هم نگاه بکنی عکس شهید هایک و شهید مهدی دیباج و از اون طرف عکس کوروش پادشاه ایران پرچم شیر و خورشید رو گذاشتند روی سایتشون واقعا شیطان پشت اینها ایستاده و با برنامه ریزی برای تخریب کلیسای واقعی ایران اقدام کردند نه تنها در ایران بلکه در سطح دنیا به اشاعه این مشغول هستند

Heavenly Man مرسی سم جان خدا برکت و قوت مضاعف به شما بدهد پایدار و استوار اند راست قامتان راه حق

Heavenly Man سم جان سرکردگان این فرقه به کنار واقعا برای کسانی که نا دانسته فریب خورده اند اشک میریزم شب و روز

Heavenly Man کسانی که به دنبال حق و راستی بودند و توسط این شریرها فریب خوردند متاسفم و دعا می کنم برگردند آغوش مسیح عیسی همیشه برای آنها باز است

Hamshahry Irani بنده خدا توهم میزده

Sara Nazari من واقعا نمی فهمم افرادی که عضو این کلیسا هستند چرا بعد از این همه روشنگری باز هم نمیخوان حقیقت رو درک کنند و خودشون رو از این گروه شریر نجات بدند!!!!!!

Cults Inourmidst برادر هونلي گرامي كاملا حق با شماست و با شما موافقم اينها از تمامي ابزار براي نابودي ايمان كتاب مقدسي كه طي 2000 سال به پدران كليسا سپرده شده بود استفاده ميكنند و هيچ چيزي براي ايشان مهم نمي باشد و هدف اصلي و غايي ايشان از بين بردن تثليث ، ايمان كتاب مقدسي ، نابودي مسيحيت در ايران ، تخريب پدارن كليسا ، از بين بردن زحماتي كه براي مصوبات شوراها كشيده شده است ، ايجاد جنگ روحاني در بين مقدسين و كليساها ، ايجاد تفرقه و شك و دو دلي بين ايماندارن و ووووووو .... خيلي از مسائل ديگر هست كه به واقع در ذهن انسانهايي ساده چون من و شما نمي گنجد مگر اينگه شيطان آنها را تعليم داده باشد.

Hamshahry Irani ضد مسیح که نباید شاخ بالا سرش چسبیده باشه

Sara Azadi از انسانها خدا درست کردن.

Maria Yousefi در مورد کلاهبردار بودن اعضای این فرقه و حتی عمل زنا مطمئن هستم که در کلیسای اینها صورت گرفته اما علت اینکه خیلی ها از اعضای فرقه برانهامیست حرف نمی زنند و حرفی از خرابکاری های اینها را بیان نمی کنند , اینه که می ترسند یه بلایی به سرشان بیاورند اما باید دعا کنیم که همه شرایط فراهم باشه که از واقعیت های این فرقه از خود اعضای این فرقه بیشتر بدونیم

Davood Flahe به زودی کشیش آبنوس و کشیش ساسان توسلی در مورد فرقه برانهامیست و آموزه آنها در مورد تثلیث صحبت هایی را انجام خواهند داد.

Mozhgan Bazargan دعا کنیم که نوایمانان به دام این فرقه ها گرفتار نگردند

Armiya Poorang برادر خیلی پر محتوا و دقیق بود - خیلی دقیق به مسائل پرداختید خدا به شما برکت بده

Hedyeh Asmane برانهامی ها دیگه خیلی روشون زیاد شده . خوشبختانه خیلی از افراد پی به اعتقادات این فرقه بردند و با شناخت مطالبی را بر ضد اینها درج می کنند. شاد و سربلند در خداوند عیسی مسیح باشید .

Mansoure Nikooseresht Cults Inourmidst , برادر عزیز سپاسگذارم از زحمتی که میکشید بسیار مفید بود ... برکت و قو تّ خداوند باشما باشد.

Ghemalaiell Aziz خدا را شکر برای وجود عزیزانی که به زیبایی و در خور فهم بدعت ها را آشکار می سازند

Ghemalaiell Aziz با نگاه به برخی از آموزه های برانهام و رفتار بانوان در این فرقه می شه به غیر منطقی بودن این آموزه ها پی برد چون نه با کلام مطابقت دارند و نه با منطق بشری دوستان هم می تونید این مورد را بررسی کنن بطور مثال در رابطه با کوتاه نکردن مو با قیچی همه بانوان برای کوتاه کردن موهای خودشون از قیچی استفاده می کنند نمی شه که با آتش مو ها را کوتاه کرد کوتاه نکردن مو خودش باعث مشکلاتی از جمله آرتروز کردن و موخوره و نرسیدگی به نظافت میشه یا اینکه وقتی زنی موی خودشو با قیچی می زنه همسرش اونو طلاق نمی ده (برانهام گفته که اگر زنی موهای خودش را با قیچی بزنه همسرش می تونه اون طلاق بده همچنین گفته که زنان نباید شلوار بپوشن) در صورتی که خیلی از بانوان در این فرقه شلوار می پوشند برانهام به صورتی پوشش بانوان را عنوان کرده که نکند یک جایی از بدن خوهران آشکار بشه در حالی که وقتی به عکس های بانوان در فرقه نگاه می کنم می بینم که چنین چیزی نیست و دوست دارید پوششی مثل سایر خواهران داشته باشند برانهام نوع پوشش کنونی بانوان در فرقه را باعث فساد در کلیسا می دونند اما با این حال می بینم که بانوان در فرقه نیز از این گفته های برانهام به دلایل این که کتاب مقدسی نیست پیروی نمی کنن. امیدوارم با این گونه روشنگری ها و دعا نمودن برای عزیزان گرفتار شده در فرقه که فریب خورده اند حقیقت توسط خداوند و خادمانش برای آنها آشکار بشه.

Ely Irani برادر عالی نوشتی , مرسی , این آقا و پیروانش واقعا که شیطانی هستن!!! همونطور که نمیشه برای شیطان دعا کرد , برای این انسانهای آلوده به افکار شیطانی هم نمیشه دعا کرد!!! انگار دعا ناپذیر هستن!!!! بعضی وقتا آدم از شدت تعجب و غم نمیتونه چیزی بگه و من الان دقیقا همون حال و دارم

Armiya Poorang خواهر الی کسی که خودش به عمد به کوری زده نمی شه بینا کرد

Armiya Poorang اینها وقتی به همون چیزی که میگن پیروش هستن عمل نمی کنن پس در اینجا یه سوال مهم و اساسی پیش میاد اون هم اینه که پس هدفشون چیه ؟؟؟؟ به کامنتها - رفتار -حرکات - اعمال - عکسهای اینها نگاه کنید بعد با آموزه های برانهام مسیح یا ایلیای نبی اونها مقایسه کنید - چی می بینید ؟ تماما بر ضد خود برانهام - بر ضد ایمانداران به عیسی مسیح - بر ضد کلام خدا - بر ضد آموزه های پدران کلیسا - برضد بدن مسیح - خب اینها یک فرقه طراحی شده و هدفمند هستند که بسیار هوشمندانه و فریبکارانه رفتار میکنن

Ariel Eshel مرسی برادر ارمیا من کامل نخوندم . خدا برکتت بده واسه اطلاع رسانی شما
Ariel Eshel این‌ سگان‌ حریصند که‌ نمی‌توانند سیر بشوند و ایشان‌ شبانند که‌ نمی‌توانند بفهمند.جمیع‌ ایشان‌ به‌ راه‌ خود میل‌ کرده‌، هر یکی‌ بطرف‌ خود طالب‌ سود خویش‌ می‌باشد. اشعیا 56 : 11
Ariel Eshel فقط همینو میتونم بگم و بس.

Armiya Poorang برادر Ariel Eshel اگه تونستید وقت بزارید بخونید برادر سم رونیک خیلی دقیق و موشکافانه به بررسی این فرقه پرداخته من تمامی متون ایشون خوندم خیلی پر محتوا و عالی بود واقعا اگه بخوایم وقت بزاریم و بر اساس این متونی که برادرمون زحمت کشیدن برانهامیستها رو نقد کنیم میشه باهاش چندین کتاب پر محتوا نوشت خدا بهت برکت بده برادر Ariel Eshel جان و خدا به برادر عزیزم سم هم برکت بده بازم مرسی

Arash Moalemi mamnoonam az in hame ettelaati ke dar ekhtiare ma migzarid baradare azizam...shokr baraye hozooretoon...

Cults Inourmidst متاسفانه این دوست عزیز نمی خواهند متوجه شوند که در تعالیم غلط زندگی میکنند و با توجه با این که بسیاری از برادران مقالات متعددی در رابطه با تعالیم ایشان نوشته اند . از برادر غمالائیل خواهش می‌کنم هر وقت فرصت داشتند مقالاتی که در رابطه با زنای مار با حوا نوشته اند تمامی لینکها را در اینجا بگذارند. چون مطمئن هستم که ایشون قصد ندارد که حقیقت کلام را درک کند بلکه بر تبلیغ عقاید پوچ برانهام اصرار می ورزد از لیست دوستان خارج و بلوک گردیدند.

Ghemalaiell Aziz برادر سم عزیز من با اینها خیلی صحبت کردم اصلا نمی خوان که گوش کنند و همش حرف برانهام رو مثل یه ظبط صوت تکرار میکنن
Ghemalaiell Aziz الان لینکها رو برای تون میزارم
Ghemalaiell Aziz بردر سم عزیز اینها بارها اومدن این مطالب رو خوندن ولی باز هم با کلام خدا مخالفت میکنن و تعالیم شیطانی خودشون رو همش تبلیغ و تکرار میکنند

Cults Inourmidst از شما برادر غمالائیل تشکر می‌کنم ، خدا به شما و خدمت شما برادر گرامی برکت بده .

Aref Movasagh هدف اصلی برانهامیست ها این فرقه دروغین ایجاد تفرقه و نابود کردن کلیسا می باشد امروز شیطان به شکل اعظای این فرقه در حال فعالیت می باشند اما باید بدانند که به شکر و قدرت خداوند دست این شیطان پرستان رو شده است و این فرقه رو به نابودی است. و از اعطلاع رسانی شما عزیزان ممنونم وخدا را شکر می کنم بخاطر شما عزیزان که نور حقیقت را بر همگان آشکار می سازید شاد باشید در خداوند. آمین

Deep Christians خدا به شما برکت بده برای زحماتی که متحمل شدید

Saeed Miramini خداوند را سپاس برای شما فرزندان غیور و امین،از زحمات شما برای روشنگری و بیداری سایر فرزندان تشکر میکنم.
فیض و آرامش خداوند با شما و تمام کسانی که به تنها راه نجات، عیسی خداوند روی می‌آورند باد،آمین

Cults Inourmidst Saeed Miramini برادر عزيز و گرامي خدا را شكر براي وجودتون در مسيح عيسي از محبت و دعاي شما تشكر مي نمايم باشد كه اين مطالب باعث بناي هر چه بيشتر ما در مسيح و در كلام خدا گردد آمين



جفا به ایمانداران در ایران از کجا شدت گرفت.

بهروز صادق خانجانی به همراهی همکاران خود در پی شناسای و دستگیری ایمانداران ، شبانان و کشیشان مطرح در ایران و نفوذ خود در کلیساهای مختلف ،‌ با برگه های خدمتی جعلی ،‌ایماندارانی را که شبانان آنها را زندانی نموده بودند را فریب دادند و بسیاری از آنها را وارد فرقه خود کردن ، این در حالی بود که ایمانداران و نو ایمانان هیچیک از آموزه های غیر کتاب مقدسی آنها مطلع نبودند و فریب این فرقه ساختگی را خودند ، در ادامه فعالیت های کثیف خود با برنامه ریزی و با صحنه سازی ، به اصطلاح دستگیر و روانه زندان شدند در صورتی که خیلی از عزیزان از این صحنه سازی آگاهی نداشتن . اینها در زندان نبودند و به آنها در خانه های امن به آنها رسیدگی می شد . این جاسوسان ازاین طریق با فریب مشتاقان خداوند از یک سو اموال و دارای خیل عظیمی از ایمانداران را با ترفند های مختلف به صندوق و جیب خود ریختند و از سوی دیگر با مطرح نمودن خود در جوامع بین الملل ،‌ جوامع حقوق بشری و ایمانداران را نیز فریب دادن و حمایت هایی را جهت اجرای برنامه کثیف خود کسب نمودند. پس از خروج از خانه های امن خود و با شناسایی بسیاری از ایماندارن و فریب و دریافت فتوکپی شناسنامه از ایمانداران و ارائه آنها به همکاران خود و دستگیری و آزاد سازی آنها شروع به ایجاد رعب و وحشت در بین ایمانداران نمودن و با پراکنده سازی ایماندران در ایران و تحریک و تشویش و تشویق آنها به خروج از ایران بزرگترین ضربه را به کلیسای خداوند در ایران وارد نمودند و ذهنیت بسیار بدی از ایمان به خداوند را در بین ایرانیان نهادینه کردند. پس از خروج ایماندارن از ایران برخی از این اشخاص در ادامه اهداف پلید خود از کشور خارج شدند تا رهبری خیل عظیمی از ایمانداران را که ذهنیتی غیر کتاب مقدسی در آنها بوجود آورده بودند را به دست بگیرند و برخی نیز در ایران به ادامه فریب ایماندران و پاک سازی و تصویه ایماندران از کلیساهای خداوند (مسیحیت زدایی حقیقی) مشغولند و برخی نیز به تردد و جاسوسی بین کشورهای مختلف و عوامل خود در رفت و آم هستند . اینها با اعتقادات غیر کتاب مقدسی که در بین گروه و فرقه ساختگی خود بوجود آورده بودند و با فرستادن فریب خودگان به کشورهای گوناگون سعی دارند کلیسای خداوند را در نام جفا دیدگان در ایران با نام کلیسای ایران در کشورهای گوناگون تحت تاثیر قرار دهند و سم پاشی کنند. خانجانی ها به دلیل وابستگی پدرشان به اطلاعات ایران بنابر موقعیت شغلی (سفیر ایران) از نزدیکترین و آموزش دیده ترین اشخاص به اطلاعات هستند که با سیاست های بسیار پیچیده تا کنون صدمات جبران ناپذیری را در ایران و خارج از کشور به ایمانداران ، کلیساها ،‌ کشیشان و ایمان به خداوند وارد نموده اند . عزیزان اطلاع رسانی هر چه بیشتر ماهیت این مذدوران را به عزیزان در خداوند برسانید.
اول سموئیل باب 2 آیه 10 آناني كه با خداوند مخاصمه كنند، شكسته خواهند شد. او بر ايشان از آسمان صاعقه خواهد فرستاد. خداوند، اقصاي زمين را داوري خواهد نمود، و به پادشاه خود قوت خواهد بخشيد و شاخ مسيح خود را بلند خواهد گردانيد.»
مزامیر باب 37 آیه 17 زيرا كه بازوهاي شريران، شكسته خواهد شد. و اما صالحان را خداوند را تأييد مي كند.
امثال سلیمان باب 10 آیه 1 کسی که به راستی راه رود در امنیت سالک گردد و کسی که راه خود را کج می سازد آشکار خواهد شد.

منبع : Ghemalaiell Aziz


صحبتی با دکتر ساسان توکلی درباره ادعا های آقای بهروز خانجانی

شبكه تلويزيوني و شبكه خبري محبت نیوز هوشیار باشید.

همه ایمانداران و به خصوص شبکه هاي فارسي زبان از همه مهمتر شبكه تلويزيوني و شبكه خبري محبت نیوز هوشیار باشید.
توطئه جدید فرقه کاذب برانهامیست ها که عوامل جمهوری اسلامی هم هستند بر علیه شبکه هاي مسيحي فرسي زبان و خادمين اين شبكه ها شدت گرفته ، ما هر روزه شاهد اين هستيم كه موجي از حملات متوجه خادمين فعال و پر بركت در اين شبكه ها مي شود.
همانطور که می دانید فرقه کاذب برانهامیست با رهبري بهروز صادق خانجاني و يوسف ندرخاني با استفاده از مسيحي نماهايي چون برادران راد (رامين - امين) و داوود نجات ثابت به طور جدی در حال فعالیت هستند و تلاششان بر این است که آموزه تثلیث اقدس را زیر سؤال ببرند تا از این راه ضربه ی سنگینی به مسیحیت وارد کنند.
در توطئه جدیدی که به راه انداختند هدفشان زير سوال بردن و درنهايت از بین بردن فعاليتهاي شبكه محبت می باشد. چون این شبکه در انتشار تعالیم عیسی مسیح بسیار فعال و پر بركت است ، ایمانداران زیادی توسط این شبکه برکت می گیرند و با پيام انجيل و عيسي مسيح خدا و خداوند و منجي و نجات دهنده حقيقي آشنا مي شوند. انسانهاي زیادی نيز به واسطه ی این شبکه مسیحی شده اند.
بسیار باید مراقب این توطئه و توطئه های دیگر فرقه منحرف برانهامیست ها بود ، باید هوشیار بود نسبت به حرکات ، لبخندها و تعالیمشان چون این فرقه در توطئه دیگرش بعد از تخريب وجهه خادمين خداوند قصد این را دارد که به شدت آموزه ها و تعليم تثلیث اقدس را مورد هجمه خود قرار دهد همچنان كه در ماه هاي اخير شاهد ان بوديم كه كم و بيش به اين آموزه مقدس مسيحيان حمله نموده و با سخنان مخدوش خود سعي بر آن داشتند تا عزيزان مسيحي را گمراه نمايند تا آموزه های خود را جدیدا با نام تثلیث اکونومیک معرفی می کند در بين ايمانداران و نو ايمانان جا بياندازند و ترويج نمايند.
این فرقه تثلیث اکونومیک را معتبر و تثلیث مقدس را که بيش از 2000 سال به امانت به ما سپرده شده و همه عزيزان ایمانداران قبول دارند شیطانی می داند و و در آموزه هاي خود كليساهاي خداوند را فاحشه قلمداد نموده و تثليثي را علامت وحش معرفي مي نمايند.
فرقه برانهاميست ايراني با تهيه ويدئو كليبها و در مقالات و كامنتهايي كه منتشر مي نمايند ادعا مي كنند كه يگانه باور نيستند ، ادعا مي كنند كه جيززاونلي نيستند ، ادعا مي كنند كه برانهاميست نيستند و همه اين ادعا ها ي اين فرقه كذب و دروغي بيش نيست .
اين فرقه تركيبي از عقايد اسلامي ، آريوسي ، سابليانيسم ، جيززاونلي ، يگانه انگارانه ، مداليست و عقايد كفرآميز و بت پرستانه قديم مانند سلتي هاست .
اين فرقه با ادعاي مسيحي بودن و با نقاب ايمانداران مسيحي تا كنون بسيار فريب كارانه عمل نموده و تمامي دنيا را فريب داده .
جريانات يوسف نردخاني تماما يك سناريو بود كه بعدها مشخص شد كه اين فرد به شدت ضد تعاليم مسيحي مي باشد . در صورتي كه بسياري از خادمين و رسانه هاي مسيحي فريب خورده و وي را مسيحي معرفي نمودند.
در حال حاضر اين فرقه علاوه بر آلوده بودن به تفكرات الحادي ، داراي مشكلات فراوان اخلاقي نيز است .
با خبرهايي كه به دست امده به زودي اسناد و مداركي به دست اينجانب مي رسد كه همكاري اين فرقه با سيسم اطلاعاتي ايران و نقشه هاي نابودي مسيحيت در ايران زمين را برملا مي سازد .
به محض اين كه اين اسناد و مدارك به دست من رسيد آنها را در اختيار رسانه هاي فارسي زبان قرار خواهم داد.
ایمانداران عزیز لطفا با اشترك گذاري اين مطلب اطلاع رسانی کنید و از توطئه های این فرقه منحرف جلوگیری نمایید.
خدا به شما بركت دهد .
برادر كوچك شما در مسيح
مدير صفحه انبياي كذبه

زنگهای جهنم (HELL'S & BELLS) - قسمت 1/10

يكي از خوانندگان راك مي‌گويد : راك اندرول يك جنگ شاهانه است. دنيا محل جنگ ما مي باشد. گيتارها و سازهاي ديگر سلاح هاي ما است. تكنسين‌هاي موسيقي سربازان بزرگ ما. مردم وحشيهاي پر محبت. هدف آزادي براي بدست آوردن كليد ستون پنجم و آزاد كردن ديوهاي درنده خو و وحشتناك جهنم است.
پيتر مورفي خواننده راك در يك تقليد از مراسم شيطان پرستان شروع به تكرار عكس كلمات پدر ، پسر ، روح القدس مي‌كند بطوري كه بينندگان و شنوندگان در آن استديو بطور ملموس حضور شيطان را احساس كردند. مجله پروپاگان درباره اين آهنگ چنين مي‌گويد: پيتر نيرويش را براي آخرين بخش آهنگ نگه داشته بود و انگار ناگهان تمام وجودش را ديوها تسخر نمودند ، آنها از دهانش مثل كثافت متعفن خارج مي‌شدند ، ارواح شرير در آن استديو تاريك مردم را در حالي كه خندهاي عصبي مي‌كردند و جيغ مي‌كشيدند و به پشت سر خود مي‌نگريستند دنبال كردند و همه مردم به سوي خيابان فرار نمودند.
در منطقه كوهستاني در مراكش هنوز گروهي هستند كه به معناي واقعي كلمه مراسم جادوگري را اجرا مي‌كنند ، و در حيطه مرموزي زندگي مي‌كنند كه موسيقي براي آنها مانند اين است كه دربهاي دنياي ماورأ را باز مي نمايند ، يكي از ستاره‌هاي راك كه در يكي از مراسم آنها شركت داشت در خاطرات خود چنين تعريف مي‌نمايد: وقتي انرژي موسيقي و انرژي روح به اوج خود رسيد ، مردان قبيله در خلسه اي عميق دايره وار مي‌چرخيدند ، سياهي چشم آنها به يكباره گم شد و شروع به فريادهايي كردند كه آسمان را مي‌شكافت خود پن (نوعي شيطان) هم آنجا بود ، چندين بار من او را در يك لحظه كوتاه ديدم كه .......... لطفا ويدئو را نگاه كنيد كه به خوبي بر اساس شواهد و مدارك ، و مقايسه با كلام خدا به زيبايي اين گروه‌ها و موسيقي‌ها را نقد كرده.
این برنامه توسط سازمان (Reel to Real) تهیه گردیده و از طرف بسیاری از کلیساها پشتیبانی معنوی شده است. امیدوارم باعث برکت شما عزیزان گردد. 


http://vimeo.com/72311075

زنگهای جهنم (HELL'S & BELLS) - قسمت 1/9

بلك لاس يكي از خوانندگان راك در مصاحبه با واشنگتن پست مي‌گويد : راك اندرول هنري خشن است ، نفرت خاص و ستيزه جويي محض ، من به آن همانند يك دين معتقدم!.
در صورتي كه كلام خدا درباره اين سركشي مي‌گويد : زيرا سركشي همانند گناه جادوگري است.
اول سموئيل 15 : 23 زيرا كه تمرّد مثل گناه جادوگري است و گردن كشي مثل بت پرستي و ترافيم است.
سركشي كه در اينجا از آن صحبت مي‌شود بر عليه شيطان و در مقابل ناراستي نيست بلكه اين سركشي همانند شرارت و رياكاري قديمي است كه منجر به هلاكت مي‌شود.
كنسرتهاي راك و پاپ و رپ و متال و هوي متال ادعا مي‌كنند كه به خيل جمعيت گرسنگان و بي نوايان كمك مي‌نمايند .
آيا يك درخت بد مي‌تواند ميوه نكويي آورد؟ آيا از يك چشمه آب شور ، آب شيرين هم جاري مي‌شود؟
كلام خدا مي گويد روح است كه زنده مي‌كند و از جسم فايده اي نيست.
در از اين دست موسيقي ها شيطان پرستي و جادوگري ركن اساسي اين درخت هلاكت هستند. آنها در هنگام خواندن ترانه هايشان نام شيطان را جلال مي‌دهند و با اعمال خود و دكوراسيوني كه بر صحنه آراسته اند به همراه رقصنده ها جادوگري را تبليغ مي‌نمايند.
نيروهاي مربوط به ارواح شرير مي توانند تاثير شديدي بر روي افراد بگذارند بدون اين كه خودشان متوجه شوند . مخصوصا كسي كه شعارش براي زندگي هر كار لذت بخشي باشد و به خاطر همين توجه به ثمرات اعمال بسيار مهم مي‌باشد. چون آنها به ما چشم اندازي در مورد ريشه‌اي كه در وجودشان است مي‌دهند ، امروزه علاوه بر جادوگري ، فلسفه شيطان پرستي به وفور در اين نوع موسيقي‌ها يافت مي‌شود.
این برنامه توسط سازمان (Reel to Real) تهیه گردیده و از طرف بسیاری از کلیساها پشتیبانی معنوی شده است. امیدوارم باعث برکت شما عزیزان گردد.

ادامه در قسمت دهم - sam ronik

منبع : Cults Inourmidst برای تما شا بر روی لینک زیر کلیک کنید


https://vimeo.com/72306666